امیرکبیر، دارالفنون و ورزش

    مرحوم علامه دهخدا سال ۱۲۶۸ سال تاسیس دارالفنون را سال تحول جدید در سیستم تعلیم و تربیت ایران می داند که ۱۳ روز قبل از شهادت امیرکبیر در بیستم دی ماه همان سال به بهره برداری رسید. مسلم است ظهور هر پدیده اتفاقی نیست؛ همچنین ظهور مردان تاریخی.روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت هدف از تاسیس دارالفنون آگاهی و خیر و منفعت خلق است و همت دولت معطوف مردم است که بر دانش و بینش آنها بیفزاید.می گویند اندیشه از جهتی پدیده تاریخ است و از جهتی دیگر سازنده تاریخ. امیرکبیر- نماینده جهش بزرگ اجتماع- که در دوره مهم تاریخی، رهبری جنبش نوخواهانه مردم ایران را در دست گرفت در راه بیداری افکار، روزنامه و مدرسه برپا کرد.ایجاد دارالفنون نشانه تحول ذهنی است و موثرترین عامل دگرگونی افکار، چنانکه نویسنده تاریخ مدرن ایران اذعان دارد، دانش آموزان و فارغ التحصیلان دارالفنون در انقلاب مشروطیت حضوری پررنگ داشته اند و حتی در ۲۸ اسفند سال ۱۳۰۲ در مخالفت با جمهوریت رضاخانی دست به تظاهرات و اعتصابات گسترده زدند و نیز در کابینه اول رضاشاه ۱۴ نفر از فارغ التحصیلان دارالفنون، سمت وزارت را عهده دار بودند.مرحوم حسن علی خان گروسی درباره دارالفنون می نویسد که اهتمام امیرکبیر به تربیت مردم و تامین برخی از حقوق اجتماعی و حق مساوات بود و همین ایشان اذعان می دارند که مانع بزرگ امیرکبیر روس ها و انگلیسی ها بودند که به افسون روس ها دولت ایران شاگردان خود را از فرانسه احضار کرد و نماینده انگلیس برای تعطیلی دارالفنون بسیار تلاش کرد و نهایتا استادان بی طرف فرنگی که اغلب اتریشی بودند را از ایران اخراج کرد.انگلیسی ها با تاسیس اقتصاد صنعتی ملی توسط امیرکبیر بسیار مخالف بودند و بیم آن داشتند که فارغ التحصیلان دارالفنون مدیران آتی اقتصاد صنعتی ملی باشند که با منافع انگلیس در تضاد بود.راقم این سطور خود را صاحب صلاحیت در امر تحلیل تاریخ نمی داند، بلکه از آنجا که بر مظلومیت پدیده ورزش واقف است به دنبال یافتن سند مظلومیت تاریخی ورزش است. اگر به نظر مرحوم علامه معتقد باشم و یا روایت مرحوم گروسی را در نظر بگیریم و اهتمام عنایت مرحوم امیرکبیر را به تعلیم و تربیت مورد غور قرار دهیم، به این نتیجه می رسیم که ورزش مدرن هم برآمده از جنبش نوخواهانه مرحوم امیرکبیر است چراکه درخصوص تربیت همه اهل فن، تربیت جسم را پایه اولیه تربیت در وجوه دیگر می دانند.

    امیرکبیر در مسافرت به روسیه بسیاری از مدارس را مورد بازدید قرارداد که در همه آنها ورزش یکی از ارکان تعلیم و تربیت بود؛ مخصوصا در مدارس نظامی که دارالفنون رشته سواره نظام و پیاده نظام را داشت. تربیت جسم از مهم ترین مسایل تربیتی در مدارس نظام بود و از همان ابتدای تاسیس دارالفنون سالن تئاتر که کمتر مورد استفاده قرار می گرفت، به تعلیم ورزش توسط استادان اتریشی اختصاص یافت و ورزش هارمونیک و منظم و آکروبات توسط آنها تعلیم داده می شد که سال های سال و هنوز هم در مدارس نظامی و دانشکده های افسری مورد استفاده است. به نظر برخی از بزرگان دارالفنون، ورزش سوئدی هم توسطُ همین اساتید دارالفنون در ایران رایج گشت. خاطرم هست که دارالفنون سالنی داشت تحت عنوان سالن ورزنده که استاد ورزنده، اولین فارغ التحصیل رشته ورزش در ایران بود. در سال های۱۳۵۱ و ۱۳۵۲ که این حقیر در دبیرستان مروی اشتغال به تحصیل داشتم، هر روز با یکی از دوستانم آقای مهندس حاتمی که یکی از مدیران برجسته صنعت است و در دارالفنون تحصیل می کرد، برای تماشای تمرین قهرمان جهان و المپیک، عبدالله موحد به دارالفنون می رفتیم. دارالفنون کتابخانه جامعی داشت که متاسفانه نمی دانم امروز بعد از تعطیلی دارالفنون به چه سرنوشتی دچار شده است و اطمینان دارم که در آن کتابخانه شاهد مدارکی درخصوص تاریخ ورزش بودم که متاسفانه هر چه گشتم بیشتر مایوس شدم.به هر طریق ورزش هم مانند همه پدیده ها توسط پیشاهنگ پایه گذار ترقی کشور یعنی امیرکبیر پایه گذاری گردیده و توسط ارباب قلم و مستوفیان که وارث سنت و فرهنگ و سیاست به شمار می رفتند، توسعه یافته و از میان آنها که خصیصه ای ملی داشتند به جامعه تسری پیدا کرده است.استادم جناب آقای کیوان از فرزانگان فرهیخته دارالفنون این کمترین بی مقدار را درخصوص ارباب قلم راهنما شدند و با اینکه در دوره دبیرستان شعر معروف «تنازع بقا»ی مرحوم ملک الشعرای بهار که با جمله «زندگی جنگ است جانا بهر جنگ آماده شو» شروع می شد جزو دروس کتاب فارسی بود اما هیچ وقت اشاره نشده بود که مرحوم بهار در سال ۱۳۱۶ شمسی به هنگام افتتاح امجدیه آن روز-شهید شیرودی امروز- به سفارش وزیر وقت فرهنگ سروده اند و الهام ایشان در قطعه ورزندگی مایه زندگی است از اهتمام مرحوم ورزنده به ورزش گرفته شده که در مصرعی از آن می فرمایند:
    ز ورزش میاسای و کوشنده باش

    که بنیاد گیتی به کوشندگی است

    نیاکانت را ورزش آن مایه داد

    که شهنامه زیشان به تابندگی است

    و همین بزرگوار در سال ۱۳۰۳ به اقتضای قصیده حکیم سنایی سروده ای دارند تحت عنوان «ورزش روح» که در مصرعی می فرمایند:

    در ورزش تن بارها آسان شده است دشوارها

    در ورزش جان خارها آرند از بهرت رطب

    سردردتان ندهم مقصود یادی از امیرکبیر بود و دارالفنون و ورزش، امید که محققان و صاحبان فکر و اندیشه درخصوص تاریخ ورزش مدرن ایران هم تاملی بنمایند.

    
    □

 روزنامه شرق ، شماره ۱۴۳۹ به تاریخ ۲۰/۱۰/۹۰، صفحه ۲۰ (صفحه آخر)

کلیدواژه: 

نظر شما