پایان نامه کارشناسی ارشد-۱۳۸۹- دانشگاه تربیت معلم تهران
چکیده :
هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی ریشه مشکلات نهاد علم در ایران امروز با رجوع به مقطع تاریخی ورود علم به ایران و تلاش جهت فهم نگرش روشنفکران این دوره نسبت به پدیده جدید الورود علم با روش تحلیل گفتمان و با استفاده ار نظریه پسا استعماری است. در سال هایی که در اثر مواجهه گسترده با غرب و احساس ناتوانی از مقابله با آن ایده ضرورت متمدن شدن و اخذ علوم جدید در ایران شکل گرفته و به دنبال آن تصمیم به تاسیس مراکز آموزش عالی به سبک غربی گرفته می شود گفتمانی شکل می گیرد که بر مسیر آینده تحول نهاد علم تاثیر گذاشته و بسیاری از عناصر آن تا به امروز حفظ شده اند. از میان روشنفکران تاثیر گذار در این دوره روشنفکران زیر انتخاب شده و آثار آنها جهت یافتن پاراگراف هایی کهه در آنها مستقیما به علم جدید اشاره شده است مورد بررسی قرار گرفت: ملکم خان سید جمال الدین اسد آبادی، میرزا آقاخان کرمانی، یحیی دولت آبادی ، محمد علی فروغی و عیسی صدیق اعلم نتایج به دست آمده ا زاین تحقیق نشان می دهد شیوه مواجهه اولیه با این پدیده و ایدیولوژی شکل گرفته روشنفکران را به سمتی سوق می دهد که درباره مبانی علوم جدید و نسبتی که این علوم می تواند با علوم سنتی برقرار کند سکوت شد همچنین توجه به برخی علوم و به حاشیه رانده شدن برخی دیگر سویه ایی ایدیولوژیک داشته و درمودر علوم انسانی باید گفت که اساسا شناخت انسان موضوع شناخت قرار نگرفته و نحوه نگرش در این دوره نسبت به اهداف و وظایف علوم انسانی سبب عدم شکل گیری این علوم در این مقطع شد.