تولد نخستین کتاب درسی درایران

حدود دو قرن پیش میان ایران و روسیه جنگ های نسبتا طولانی درگرفت. با وجود رشادت های سربازان ایرانی در حفظ کشور، شکست خفت باری نصیب ارتش شد و سرزمین های گرجستان و قفقاز از بدنه ایران جدا شدند. همین شکست و بستن دو عهدنامه ننگین گلستان و ترکمانچای، ایرانیانی را که گذشته پرافتخار این سرزمین را می شناختند و به آینده آن امید داشتند با پرسشهای جدی روبه رو کرد: لشکریان روسیه چه داشتند که ما نداشتیم ؟ چگونه می توانیم نیرومند شویم و شکست و عقب ماندگی خود را جبران کنیم؟

 

اندیشمندان و اصلاح طلبان جامعه، وجود نظم و قانون و داشتن علم و فناوری های جدید را عامل پیروزی تشخیص دادند و چاره کار را دست یافتن به آنها از راه تاسیس مراکز علمی و فنی، استخدام معلمان و مشاوران خارجی،‌ اعزام محصل به خارج کشور، انتشار روزنامه ، ترجمه و تالیف کتاب های علمی و فنی و برقراری ارتباط با کشورهای پیشرفته یافتند و برای عملی کردن این کارها به دنبال فرصت بودند.

تاسیس دارالفنون

با روی کار آمدن میرزا تقی خان امیرکبیر در دوران حکومت ناصر الدین شاه ( ۱۲۶۴ ه. ق ) اقدامات اصلاحی همه جانبه ای در کشور آغاز شد که تاسیس دارالفنون و آغاز آموزش علوم و فنون جدید در ایران یکی از آن ها بود. دارالفنون به ساختمان، معلم، برنامه، کتاب درسی، وسایل کار و بودجه نیاز داشت که آن ها را امیرکبیر برنامه ریزی کرد.

ابتدا امیرکبیر زمین ساختمان را نزدیک کاخ های سلطنتی و در مجاورت میدان توپخانه از هر جای دیگری مناسب تر تشخیص داد و پس از موافقت شاه از میرزا رضاخان مهندس تبریزی ۱ خواست نقشه ساختمان را تهیه کند. میرزا رضاخان نقشه عمارت را شبیه سربازخانه ای که در انگلیس دیده بود ترسیم و آماده کرد. معمار ساختمان، استاد محمد تقی معمارباشی جد مادری کامران میرزا پسر ناصرالدین شاه بود که طی دو سال (از ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۸) ساختمان را به پایان رساند.

امیرکبیر به پیشرفت کار ساختمان و آغاز به کار مدرسه بسیار علاقه مند بود. به طوری که هر وقت فرصتی می یافت به سرکشی ساختمان و کار بنایان می پرداخت. همزمان با شروع کار ساختمان مدرسه، امیر کبیر از داود خان، که زبان فرانسه می دانست، درخواست کرد به اتریش برود و شش نفر معلم دانا و ماهر اتریشی ۲ را برای شش سال استخدام کند و حقوق هر معلم را با هزینه رفت و آمد سالانه حداکثر چهار هزار و چهارصدتومان مشخص کرد.

داودخان، مترجم اول دولت علیه ایران ، پس از سفر به اتریش هفت معلم ، استخدام کرد و به ایران فرستاد. پنج نفر از استادان درست دو روز پس از عزل امیرکبیر از صدارت به تهران رسیدند و استقبال شایسته ای از آن ها نشد. این استادان رشته های پیاده نظام، توپخانه، مهندسی، طب و جراحی، داروسازی و معدن را دایر کردند ۳ .

در آن زمان افرادی که بتوانند در کلاس درس این استادان آموزش لازم را دریافت کنند وجود نداشت . نزدیک به ۱۵۰ نفر جوان بین چهارده تا شانزده ساله که توانایی خواندن و نوشتن داشتند و اغلب از خانواده های اعیان و شاهزادگان بودند برای آموزش در دارالفنون انتخاب شدند. البته این گروه آمادگی یادگیری نداشتند و استادان هم به زبان خارجی (اغلب به فرانسه) تدریس می کردند و مترجمان به طور همزمان مطالب آنان را ترجمه می کردند. این کار با مشکلات ومسائل فراوانی همراه بود. با وجود این، استادان خارجی مردان تجربه و عمل بودند و آموزش های آنان عملی و تجربی بود.

نخستین کتاب های درسی را، پس از چند سال که استادان خارجی در کلاس ها به طور عملی تدریس کرده بودند، مترجمان آنان با استفاده از یادداشت هایی که خود آماده ساخته بودند و یا کتاب هایی که آن استادان از خارج آورده یا در ایران نوشته بودند، فراهم آوردند. آن کتاب ها در چاپخانه دارالفنون ۴ به صورت چاپ سنگی تهیه می شد و در دسترس دانشجویان قرار می گرفت.

علاقه و پشتکار اولین گروه معلمان ایرانی و خارجی دارالفنون بسیار چشمگیر بود. آنان همه لوازم کار خود- اعم از کتاب، آزمایشگاه، کارگاه، عکاسخانه و چاپخانه- را خودشان تهیه می کردند و با آن که دانشجویان آنان شاهزادگان و درباریانی بودند که آمادگی و پشتکار لازم را نداشتند، باز هم توانستند دانش آموختگانی تربیت کنند که برای آنان جانشینان شایسته ای باشند.

نخستین مشکلی که برای تهیه کتاب های درسی وجود داشت ( و در طول این ۱۵۰ سال اخیر کم و بیش وجود داشته است) نداشتن اصطلاحات علمی تعریف شده ای بود که به جای واژه های خارجی به کار می رود. نداشتن کاغذ و مرکب مرغوب، فقدان استادکار ماهر و تجهیزات ناقص از دیگر مشکلاتی بود که با مدیریت و کمک علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه ۵ وزیر علوم و رضاقلی هدایت ۶ ناظم و سرپرست مدرسه برطرف شد. گفتنی است که نخستین مدیران دارالفنون از دانشمند ترین و آگاه ترین اشخاص عصر خود بودند و همین مدیریت آگاهانه سبب شد که استادان خارجی هر سال یک کتاب بنویسند و مترجمان ایران آن ها را به فارسی برگردانند. چند نمونه از نخستین کتاب هایی که در دارالفنون تدریس می شد عبارتند از:

۱. میزان الحساب، تالیف موسیو کریشیش، ترجمه محمد زکی میرزا مازندرانی، تهران: دارالفنون ۱۲۷۴ ق

۲. فیزیک، کریشش نمساوی؛ ترجمه میرزا زکی مازندرانی. تهران : دارالفنون ۱۲۷۴ ق .

۳. کتاب تشریح بدن الانسان ، پولاک، تهران : ۱۲۷۰ ق ، ۳۵۵ صفحه.

۴. کتاب جبر و مقابله ، مؤلف بهلر فرانسوی ، ترجمه عبدالرسول خان مهندس اصفهانی ، به اهتمام رضاقلی هدایت، ناظم مدرسه دارالفنون ، ۲۵۶ ص .

۵. زبده الابدان ، جان . ال. شلیمر فلمنکی به دستیاری محمد تقی بن محمد هاشم انصاری طبیب کاشانی ، ۱۲۷۹ ق .

۶. زبده الحکمه ، پولاک نمساوی؛ گردآوری میرزا علی نقی آقا محمد اسماعیل ، تهران، ۱۲۷۲ ق .

۷. جراحی : مشتمل بر دو جلد و یک رساله در کحالی ، پولاک نمساوی ، تهران، ۱۲۷۳، ۳ ج در یک مجلد.

نخستین کتاب فیزیک

نخستین کتاب درسی فیزیک در ایران در سال ۱۲۷۴ ق( مطابق با ۱۲۳۶ شمسی / ۱۸۵۷ میلادی) در تهران به صورت چاپ سنگی به طبع رسید. نویسنده کتاب موسیو اگوستت کریشیش نمساوی (اتریشی) استاد فیزیک مدرسه دارالفنون بود. این کتاب را میرزا زکی مازندرانی با عنوان جراثقال و حکمت طبیعی به زبان فارسی ترجمه کرد و در چاپخانه دارالفنون به چاپ رساند ۷ .

کتاب فیزیک ترجمه میرزا زکی مازندرانی از جهت واژه ها، اصطلاحات علمی که نخستین بار در زبان فارسی برگزیده و به کار برده شده، به لحاظ تعریف بعضی مفاهیم و کمیت های فیزیکی و تغییراتی که در طول یک قرن و نیم گذشته برای آن ها صورت گرفته و از نظر تاریخ علم آموزنده است . شادروان هوشنگ شریف زاده، که از شیفتگان و آگاهان نسبت به علم و آموزش در ایران بود به تنقیح این کتاب همت گماشت و با همکاری خانم مهرناز طلوع شمس این کتاب را با اضافاتی برای چاپ مجدد به مرکز نشر دانشگاهی سپردند که امید است به زیور طبع آراسته شود.

علاوه بر استادان، فارغ التحصیلان دارالفنون هم به نوشتن کتاب های درسی دست زدند. مثلا آقا خان مصفا ملقب به محاسب الدوله که از نخستین شاگردان دارالفنون است، تاریخچه مدرسه دارالفنون ۸ را نوشته و در آن متذکر شده است :

نظر به این که نسخه موجز و مفیدی از جبر و مقابله به طبع نرسیده بود یک کتابی در جبر ومقابله تالیف نمودم و به طبع رساندم .کتابی هم در علم حساب تالیف کردم . یک نسخه جرثقیل ترجمه کردم و یک کتابی هم در جغرافیا جمع و تالیف کردم و در اصفهان به طبع رساندم .

البته مشخص می شود که در همان زمان هم به معلم و مؤلف توجه نمی شده است به طوری که همین نویسنده کتاب درسی می نویسد:

نظر به این که حقوقی که از مدرسه به امثال بنده داده می شود کافی از برای امرار معاش نبود و مقارن این احوال بانک شاهنشاهی ایران و معادن در شرف تاسیس بود ... این بنده هم از آن تاریخ وارد بانک شاهنشاهی شدم.

بعضی از معلمان دارالفنون

مهدی قلی خان هدایت (مخبر السلطنه) می نویسد:

در دوره اول دارالفنون معلمینی بوده اند که از همه آثار [ جدیت] باقی است و بعدها آن دلسوزی را در کنار نداشتند. کریشش معلم توپخانه و ریاضی بوده ، میرزا زکی پسر حاجی میرزا آقای مازندرانی که به پاریس رفته بوده و فرانسه می دانسته مترجم او بوده است . دکتر پولاک معلم طب و جراحی به مترجمی محمد حسین خان قاجار، چون کلوکه ( cloquet ) فرانسوی فوت می کند ، حکیم باشی مخصوص می شود. شلیمر نمساوی به جای او به تدریس طب می پردازد. این شلیمر قرابادینی [ کتاب داروشناسی ] در طب و نباتات نوشته است که چاپ شده. مقدم ، اسم لاتینی نباتات است، مترجم به فرانسه، انگلیسی و آلمانی در اول کتاب اسامی فارسی و عربی را مرادف کرده است و حواله به صفحات کتاب. الحق نسخه ای پر ارزش است و جا دارد که تجدید چاپ شود ۹ .

این شلیمر سعی می کرده است بلور بسازد و نمی شده است گفتند:

ای شلیمر یک زمان در کار خود اندیشه کن

گر نمی گردد بلور این کوزه آن را شیشه کن

همین نویسنده سال ها بعد که تعداد مدارس زیاد می شود و دیگر از استادان خارجی اثری نیست می نویسد :

برنامه مدارس ما صحیح نیست هنوز یک مدرسه با تمام ملزومات نداریم و مدرسه زیاد می کنیم و افاده چی ناقص می سازیم . از هر طبقه در مدارس قبول می کنیم و یک رقم تدریس ، ادارات ما روز به روز پر می شود از اجزایی که طرف حاجت نیستند. چند سال است که مدرسه فلاحت داریم، یک نفر که به حقیقت فلاحت بداند تربیت نشده است. اگر هم ندرتا یکی چیزی آموخته است به آبادی ملک پدرش نپرداخته ... ممالک مترقی برای هر حرفه، نجاری،آهنگری، خانه داری، آشپزی، خیاطی و غیره مدرسه دارند . مدرسه باید کارآگاهان سربزیر بسازند نه مفسدان سر به هوا... این را هم بگویم عالم به هر فنی بیش از حاجت، وجود معطله خواهد بود ۱۰ .

کتاب های درسی مدارس جدید تا ۱۳۰۷

نخستین مدرسه ابتدایی به سبک جدید ۳۷ سال و نخستین دبیرستان ۴۷ سال پس از تاسیس دارالفنون که یک مرکز آموزش عالی بود، در ایران تاسیس شد. ملاحظه می شود که دارالفنون هنگام تاسیس پیش نیازهای خود را نداشته و از این رو انتظاری که از آن می رفت حاصل نشد.

میرزا حسن رشدیه ۱۱ پس از این که مدرسه ای را در ایروان تاسیس کرد و مورد توجه ایرانیان قرار گرفت، تشویق شد تا مدرسه ای در تبریز بگشاید. گرچه این مدرسه مورد استقبال مردم قرار گرفت ، چندین بار بسته و رشدیه متواری شد. اما هر بار عشق به تعلیم و تربیت کودکان ایرانی او را به تحمل سختی ها وادار کرد به طوری که نام او زینت بخش تاریخ آموزش و پرورش کشور شد.

آن مدرسه علاوه بر تدریس کودکان به مردان بی سواد ۲۵ تا ۴۰ ساله هم آموزش می داد به طوری که آنان طی ۹۰ ساعت تدریس، خواندن و نوشتن را فرا می گرفتند. چندی بعد رشدیه به تهران رفت و کار خود را دنبال کرد.

میرزا حسن رشدیه نخستین مولف کتاب های درسی ابتدایی در ایران است. از او ۲۷ کتاب چاپ شده موجود است که بعضی از آنها عبارتند از:

۱.بدایه التعلیم، این کتاب را برای نواموزان سال اول ابتدایی در سه جلد نوشته است. جلد اول برای دو ماه اول، جلد دوم و سوم برای پنج ماه آخر

۲.نهایه التعلیم ، جلد اول درس فارسی و جلد دوم شامل مطالب علمی

۳.کفایه التعلیم ، برای آموزش املای فارسی.

۴.هدایه التعلیم ، برای تربیت معلم

۵.اخلاق ، برای شش کلاس دبستان

رشدیه این کتاب ها را با هزینه خود چاپ می کرد و در اختیار دانش آموزان قرار می داد. جالب است بدانیم که رشدیه برای اداره مدرسه، نظام نامه ای نوشته که شامل چهل و یک فصل است و هر فصل به یک موضوع اختصاص دارد. مثلا در تکالیف مدیران مدارس ابتدایی می نویسد ۱۲ :

_ مدیر مدرسه در قبول متعلم اگر فقط شهریه را منظور بدارد بسی ظلم کرده است .

_ مدیر مدرسه باید شهریه را محض استقلال تعلیم و تربیت اخذ نماید، زیرا که مطالبات اجرت برای تعلیم حرام است .

- مدیر مدرسه اگر نتواند از حالات دروس عموم متعلمین مستحضر شود، مدرسه را تعطیل نماید که وبالش تخفیف یابد.

در سال های بعد مدارس ویژه ای در تهران و شهرستان ها دایر شد و کتاب های درسی را مؤسسان ، مدیران و معلمان این مدارس تالیف و منتشر کردند ۱۳ . نمونه کتاب هایی که در دوره ابتدایی تدریس می شد عبارتند از:

کتاب علمی در اخلاق و اصول و فروع دین از میرزا یحیی دولت آبادی

تعلیم ا لاطفال در ا لفبا و قرا ئت فارسی از میرزا محمود خان مفتاح ا لملک

شجره طیبه در اخلاق و اصول و فروع دین از میرزا یحیی دولت آبادی

تاریخ مختصر ایران از محمد علی فروغی ذکا ءالملک

جغرافیا از میرزا رضا خان مهندس الملک

کتاب هایی که برای دوره ابتدایی نوشته می شد بر اساس سلیقه و تجارب نویسنده بود و هدف و برنامه ، همان اندیشه های نویسنده بود که اغلب با شرایط سنی کودکان و مسائل یادگیری آن مطابقت نداشت .

نخستین مدرسه متوسطه در ایران ۱۴ در سال ۱۳۱۵ ق / ۱۲۷۵ ش به نام مدرسه علمیه تاسیس شد. در این مدرسه علاوه بر درس های ادبی، درسهای فیزیک و شیمی و ریاضی و طبیعی نیز تدریس می شد. اما این درس ها کتاب و برنامه منظمی نداشتند. معلمین نیز برای تدریس آموزش اختصاصی ندیده بودند. اغلب این معلمین از کتاب ها و جزوه هایی که خود در دارالفنون داشتند در کلاس درس جزوه می گفتند و بچه ها می نوشتند. به این ترتیب، جزوه نویسی مهم ترین فعالیت آموزشی بود که متاسفانه در بعضی کلاس ها هنوز ادامه دارد.

یکی از محصلین خوب دارالفنون علی خان مهندس ۱۵ ، پسر قاسم است. نامبرده پس از گذراندن دوره تحصیلات خود در دارالفنون به فرانسه اعزام شد و در آن جا دوره توپخانه را گذراند. او پس از بازگشت به ایران به معلمی توپخانه دارالفنون برگزیده شد و در این مدت تعدادی کتاب تالیف کرد. یکی از این کتاب ها که در دارالفنون مدت ها تدریس می شد کتاب " حکمت طبیعی ،اصول علم فیزیک" بود. موضوع این کتاب مکانیک جامدها ، مکانیک سازه ها، گرما، الکتریسیته و مغناطیس بود. نخستین چاپ این کتاب در سال ۱۲۹۵ هجری قمری برابر ۱۲۵۶ شمسی بود ۱۶ .

پس از تاسیس مدارس جدید به تدریج تالیف کتاب های درسی مدارس متوسطه آغاز شد. میرزا محمد علی خان فروغی، ذکاء الملک، از افرادآگاهی که در نوشتن کتاب درسی پیش قدم بوده است ، نخستین کتاب فیزیک را برای دوره دبیرستان نوشته است . در مقدمه این کتاب می خوانیم :

بسم الله الرحمن الرحیم

دیباچه

بعدالحمد و الصلوه . هشت نه سال قبل این بنده در مدرسه علمیه که از مدارس متوسطه شهر طهران محسوب می شود سمت معلم علم فیزیک را داشتم و سه دوره این علم را برای سه طبقه از طبقات متعلمین آن مدرسه تدریس نمودم و دوره اول رابه مقتضای استعداد محصلین بالنسبه مفصل گفتم و دوره دوم و سوم را که کم قوه تر بودند مختصر کردم و ازآن جا که کتابی در این علم مناسب تدریس طبقات مزبوره موجود نبود مطالب را از خارج برای شاگردان تقریر می نمودم و می نوشتند. تقریراتی که برای طبقات دوم و سوم کرده بودم چون جمع و تدوین شد به صورت کتابی در آمد . در این اوقات بعضی از دوستان آن را پسندیده و چون احتیاج مدارس را به یک دوره مختصر از علم فیزیک می داشتند بنده را محرک شدند که بعضی تصاویر بر آن کتاب ملحق نموده و آن را به طبع برسانم ... ۱۳۲۷ بنده شرمنده محمد علی بن فروغی ( ذکاء الملک ) ۱۷

کتاب های وزارتی

در سال ۱۲۹۰ شمسی قانون اساسی وزارت معارف به تصویب رسید و تعلیمات عمومی و اجباری جزو وظایف دولت قرار گرفت . نظام آموزشی چهار نوع مدرسه داشت : مکاتب ابتدایی دهکده، مکاتب ابتدایی بلده، مدارس متوسطه و مدارس عالیه. بر طبق این قانون همه دستگاه های تعلیم و تربیت دولتی و خصوصی با برنامه یکسان ، زیر نظارت دولت قرار گرفت و دوره تعلیمات ابتدایی شش سال و تعلیمات متوسطه نیز شش سال مقرر شد. بر اساس این قانون دولت به تاسیس دبستان ها و دبیرستان ها در سراسر کشور دست زد و دارا لمعلمین ( دانشسرای مقدماتی ) برای تربیت دبیر تاسیس شد.

در سال ۱۳۰۰ شمسی قانون شورای عا لی فرهنگ به تصویب رسید. مطابق این قانون کل امور مدارس شامل سازمان، برنامه، امتحانات، استخدام معلم، مدت زمان آموزش در سطح کشور یکسان شد و مولفان ملزم شدند کتاب های درسی را مطابق برنامه ای که ازطرف وزارت معارف ۱۸ به آنان ابلاغ می شد، تالیف کنند. در همین برنامه بود که آموزش علوم در ایران از دوره ابتدایی آغاز شد و کتابهایی نیز برای آموزش علوم نوشته شد.

ا لبته این برنامه سه چهار سال بیشتر دوام نیاورد و به دلیل کمبود کاغذ و مشکل چاپ تدریس علوم در مدارس ابتدائی به یک درس به نام علم ا لاشیاء، آن هم برای کلاس پنجم دبستان منحصر شد. در سال ۱۳۰۷ شمسی درزمان وزارت قراگوزلو ( اعتماد ا لدوله ) تهیه کتابهای درسی ابتدایی بر عهده وزرات معارف قرار گرفت و نخستین بار کتابهای وزارتی در سطح کشور انتشار یافت.

کتابهایی که به راهنمایی و سرپرستی وزارت فرهنگ انتشار یافت از لحاظ مفاهیم علمی و ادبی متناسب با نیاز سنی دانش آموزان و احتیاجات اجتماعی آنان بود و نسبت به کتابهای قبلی ارزان تر و از نظر چاپ هم مرغوب تر بود و مشکل تحصیل دانش آموزان از نظر کتاب برطرف شد.

به دنبال نتیجه ای که از چاپ و انتشار کتابهای دبستانی حاصل شد تهیه کتابهای دبیرستانی هم مورد توجه وزارت معارف قرار گرفت و در ۲۷ مهر ماه ۱۳۱۷ تصویب نامه ای از هیئت وزیران گذشت که درآن نگارش کتب دبیرستانی را نیز بر عهده وزارت معارف قرار داد. به دنبال این تصویب نامه کمیسیونی از دبیران ، دانشیاران و استادان در هر موضوع تشکیل شد تا کتاب های دبیرستان را برنامه ریزی و تالیف نمایند. بر طبق این آیین نامه مقرر شد همه کتاب های دبیرستانی بر طبق یک اسلوب مطلوب و موافق با اصول آموزش و پرورش نگارش یابد به طوری که علاوه بر مواد علمی و ادبی، مؤید خصال ملی و ملکات راسخه باشد که از عهد باستان سرشته نهاد ایرانیان بوده است .

به دنبال این اقدام مؤثر در مدت سه سال هشتاد جلد کتاب دبیرستانی به سرمایه وزارت فرهنگ منتشر شد. این کتاب ها که به عنوان کتاب های وزارتی معروف بودند از نظر صحت مطالب و زیبایی چاپ و نوع کاغذ و جلدسازی نسبت به کتاب های قبلی در سطح بسیار ممتازی قرار گرفتند. افرادی که در هر یک از گروه های درسی شرکت داشتند از موجه ترین و شایسته ترین افراد متخصص و صاحب نظر آن زمان بودند ۱۹ . حق التالیف این کتاب ها از راه فروش آن ها تامین می شد و با وجود پرداخت حق التالیف مناسب، بهای هر کتاب بسیار ارزان بود.

از ایراداتی که به کتاب های وزارتی گرفته می شد یکی استفاده از اصطلاحاتی بود که فرهنگستان ایران انتخاب و توصیه کرده بود و بسیاری از آن ها در ذهن معلمان جای نگرفته بود و دیگر آن که اغلب مفاهیم علمی و ادبی از سطح یادگیری دانش آموزان متوسطه بالاتر بود. به هر حال، تعداد دبیرستان ها و دانش آموزان کشور هم خیلی زیاد نبود ووزارتخانه در سال های نخستین به خوبی توانست نیاز دانش آموزان را برطرف سازد ۲۰ .

آزادی تالیف کتاب های درسی

در شهریور ۱۳۲۰، نیروهای متفقین به کشور ما وارد شدند و آثار شوم جنگ دوم جهانی در ایران ظاهر شد. بهای کالاها و خدمات در کشور افزایش و درآمد دولت کاهش یافت. چاپ و توزیع کتاب های درسی هم با اشکالات فراوان رو به رو شد و اصولا تصدی امور بازرگانی به وسیله دولت مورد شک قرار گرفت و بسیاری از کارها که به وسیله دولت اداره می شد به بخش خصوصی منتقل شد. آزادی تالیف کتاب های درسی هم بحث گرم روز شد و آنان که منافعی در این راه برای خود متصور بودند به پا خاستند و از رقابت علمی و آزادی چاپ و تالیف سخن گفتند و دلایلی بر تایید نظر خود اعلام کردند. وزارت فرهنگ نیز که در فکر کاهش مسئولیت خود بود تالیف و تهیه کتاب درسی را آزاد اعلام کرد (۱۳۲۴) .

آزادی تالیف گرچه بسیاری از افراد را به تحقیق و نوشتن تشویق کرد ولیکن چون راهنمایی و نظارت دقیقی به دنبال نداشت با خود نابسامانی های فراوان به همراه آورد و نتایج مطلوب حاصل نشد . برخی از مشکلات چنین بود:

۱_ به کار بردن اصطلاحات متفاوت به وسیله مؤلفین در انواع کتاب های یک ماده درسی.

۲_ نابرابری کیفیت و کمیت کتاب هایی که در کلاس های مختلف برای یک ماده درسی تدریس می شد.

۳_ گران بودن بهای کتاب های درسی با وجود بالا بودن تیراژ آن ها.

۴_ عوض شدن کتاب درسی با جابه جا شدن معلمان به طوری که گزارش هایی به بازرسی رسیده بود که در یک شهر دانش آموزان در یک سال هفت بار کتاب عوض کرده اند ۲۱ .

۵_ زیان های ناشران وکتاب فروشان از تعویض و تغییر کتاب ها و راکد ماندن سرمایه آنان .

۶_ دسته بندی ها ی فرهنگی و تشکیل گروه هایی برای اعمال قدرت در فرهنگ کشور.

۷_ نرسیدن به موقع کتاب و ایجاد بازار سیاه و بی دقتی در چاپ و اغلب اعمال مسائل سیاسی در آموزش و پرورش .

به مدت بیست سال تالیف کتاب های درسی آزاد شد، به امید آن که رقابت آزاد باعث اعتلای کتاب های درسی شود. اما نتیجه مطلوب حاصل نشد و انتقاداتی از هر طرف آغاز شد. تا آن جه که اعلام شد " کتاب های درسی در ایران ملعبه دست عده ای ناشر سوداگر و مؤلف بی دقت و وزارت فرهنگ بی تصمیم است" ۲۲ مرحوم جلال آل احمد مقاله "بلبشوی کتاب های درسی" را در همین مورد نوشت.

با وجود آن که در سال ۱۳۳۵ شورای عالی فرهنگ اساسنامه ای راجع به کتاب های درسی دبیرستان ها و موضوع چاپ و توزیع وبهای آن ها تصویب کرد و کمیسیون هایی برای حصول اطمینان از صحت مطالب، هماهنگی با برنامه ها، رعایت نظم منطقی ، هماهنگی اصطلاحات و سادگی و روانی عبارات و ملاحظات تربیتی، تشکیل داد باز هم نتیجه نبخشید و گره کار نگشود. به ناچار وزارت فرهنگ تالیف ونشر کتاب را دوباره به موجب تصویب نامه مورخه ۱۸/۱۲/۴۱ خود بر عهده گرفت . ابوالقاسم پور حسینی می نویسد:

در سال ۱۳۲۵ تا مرداد ۱۳۳۲ انتشار کتاب های درسی آزاد شده بود و وزارت معارف [ فرهنگ ] با تعیین برنامه چاپ کتاب های درسی را آزاد گذاشته بود. دبیران گروه گروه و دسته دسته جمع شده بودند و کتاب درسی می نوشتند و بعضی ناشران ، کتاب های آنان را به فروش می رساندند . قیمت کتاب ها دلخواه ناشر بود و تبلیغات کتب درسی و بازار رشوه و غیره هم گویا رواج داشت . هر کسی می توانست با اعمال نفوذ و توصیه از اولیای معارف سفارش نامه ای بگیرد.

روزی محمد رمضانی [ صاحب انتشاراتی کلاله خاور] دست پرویز [ شهریاری] را گرفت و برد توی پستو و گفت:

می دانم علی الظاهر آزاده ای و مبارز سیاسی هم می کنی و با فساد و دزدی و احتکار هم مخالفی . بیا و یک کار بکنیم . تو بیا هفت کتاب ریاضی برای دوره اول دبیرستان بنویس . من آن ها را چاپ می کنم و با کمترین قیمت می فروشم و از این کتاب فروشی ها و طمع کاری و تعدی بعضی افراد به بچه ها جلوگیری می کنیم . نه تو پول تالیف بگیر ، نه من پول اضافه.

یک دستگاه چاپ دستی داشت که خودش با آن کار می کرد و همه زحمت چاپ و انتشار را خود بر عهده داشت . خودش پول کاغذ و مرکب را حساب کرد و قیمت کتاب ها هر کدام ۱۰ ریال گذاشته شد. کتاب ها گرفت، بازار را شکست ، مردم خیلی راضی شدند و شهرتی برای او و پرویز شهریاری به دست آمد. کلاله خاور شهرت یافت و پس از چندی کار بالا گرفت و خدمتی جانانه با مساعدت آن مرد بزرگ انجام شد ۲۳ .

تاسیس سازمان کتابهای درسی ایران

در ۲۴ شهریور ۱۳۲۴ دکتر پرویز ناتل خانلری وزیر فرهنگ درباره کتابهای درسی چنین گفت:

وضع کتابهای درسی ایران در سالهای اخیر از نظر ابتذال محتویات و تنوع بی حد و حصر و گرانی آنها و زد و بندها و سوءاستفاده هایی که در کارها بود به جایی رسید که می بایست تصمیمات قاطعی به نفع مردم گرفته شود و آن فساد و هرج و مرج پایان یابد.

این تصمیم قاطع در جلسه ای به تاریخ ۱۸/۱۲/۱۳۴۱ هیئت وزیران به صورت تصویب نامه زیر اعلام شد.

به منظور بهبود وضع کتب درسی دبستانها و دبیرستانها و تهیه متن کتابهایی که متناسب با پیشرفت علم و فرهنگ و ارزانی بها و توزیع منظم باشد هیئت وزیران تصویب نمودند :

ماده ۱. تالیف و تهیه کتاب های درسی دبستان و دبیرستان از این تاریخ منحصرا بر عهده وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش کنونی) است.

ماده ۲. برای تهیه متون این کتاب ها هیئتی در وزارت فرهنگ مرکب از عده ای از دبیران و استادان و سایر دانشمندان به تشخیص و دعوت وزارت مزبور تشکیل می گردد.

ماده ۳ . مادامی که چاپخانه های وزارت فرهنگ یا دولتی تا آن حد مجهز نشده است که بتواند کلیه کتاب های مورد نیاز را تهیه کند وزارت فرهنگ می تواند چاپ و توزیع این کتاب ها را به شرکتی مرکب از ناشران و کتابفروشان که صلاحیت فنی و علمی و مالی آنان مورد تائید وزارت فرهنگ قرار گیرد برای مدت معینی واگذار نماید.

ماده ۴. تا زمانی که متن تمام یا بعضی از کتاب های دبیرستانی از طرف هیئت مذکور در ماده ۲ تهیه نشده وزارت فرهنگ می تواند از بین تالیفات موجوده موقتا یک کتاب را برای تدریس هر ماده درسی انتخاب و بر طبق مقررات این تصویب نامه منتشر کند ۲۴ .

به دنبال این تصویب نامه سه کار اساسی زیر صوت گرفت:

۱. تشکیل شرکت سهامی طبع و نشر کتب درسی ، که قرارداد چاپ و توزیع کتاب های درسی به آن واگذار شد.

۲. تشکیل ۱۴ کمیسیون با شرکت ۶۳ نفر از استادان و دبیران کارآزموده برای انتخاب یک کتاب برای هر ماده درسی.

۳. تهیه اساسنامه سازمان کتاب های درسی ایران و به تصویب رساندن قانون آن .

ماده یک و دو این اساسنامه چنین است:

ماده ۱. به منظور تالیف و تهیه متون کتاب ها درسی موردنیاز دبستان ها و دبیرستان های کشور یک مرکز علمی به نام سازمان کتاب های درسی ایران تحت نظر وزارت فرهنگ طبق مقررات زیر تاسیس می شود.

ماده ۲. سازمان دارای شخصیت مستقل حقوقی است و رئیس سازمان نماینده قانونی و مسئول اجرای آن و سرپرست دستگاه های اداری و علمی آن خواهد بود.

بر طبق مواد دیگر این تصویب نامه یک مرکز علمی، غیر انتفاعی به نام سازمان کتاب های درسی تشکیل می گردد تا کتاب های ایران را "با توجه به سنن مذهبی ،‌علمی، فرهنگی و ملی و نیازمندیهای حال و آینده کشور بر مبنای آخرین وصحیح ترین اطلاعات علمی و متناسب با اصول تعلیم و تربیت و استعداد دانش آموزان در سال ها و مراحل مختلف تحصیل و رعایت نظم طبیعی و منطقی و همراه با تصاویر لازم آماده گردد و سادگی و روانی عبارات و هماهنگی اصطلاحات علمی و املای واحد صحیح و اصول نقطه گذاری در آن ها ملحوظ گردد."

به دنبال این اساسنامه مقدمات تشکیل سازمان کتاب های درسی ایران فراهم شد و سرانجام نخستین جلسه هیئت امنای آن با شرکت آقایان دکتر خانلری، دکتر ضیایی، رضا اقصی،‌ دکتر محمود بهزاد و پروفسور فاطمی در ۱۴/۸/۱۳۴۳ تشکیل شد و آقای دکتر محمود بهزاد با پیشنهاد وزیر فرهنگ و تصویب هیئت دولت به مدت سه سال به ریاست سازمان کتاب های درسی ایران منصوب شد.

تشکیل سازمان کتاب های درسی ، در همان سال اول نتیجه داد و مشکلات کمبود کتاب های درسی از بین رفت. دکتر مظاهر مصفا مدیر ماهنامه آموزش و پرورش در مهر ماه ۱۳۴۳ می نویسد:

سهولت و سرعت کار در امر توزیع و انتشار، کم نظیر و در خورهمه گونه ستایش و تقدیر بود... و باید به یاد داشت که هر کار درست که امروز با نیت پاک و نیالوده و هوش و متانت آغاز کنیم در تضمین و تامین صحت و سرعت کار های فردا پایه اصلی و اساسی خواهد بود. همتی که کارگزاران فرهنگ و دانشمندان بلند پایه و گران سنگ در فراهم کردن متن مهذب و مطلوب کتاب های درسی در کار کرده اند شایسته هر گونه تحسین و تشویق و آفرین است که رنج برده اند و گنج آورده و خون خورده و مشک پرورده اند ۲۵ .

سازمان کتاب های درسی، برای انجام مسئولیت بزرگی که بر عهده گرفته بود، از افراد ذیل جهت همکاری دعوت به عمل می آورد: عبدالحسین مصحفی، غلامرضا عسجدی، میرزا جلیلی، حسین مجذوب (در علوم ریاضی) ، باقر مظفر زاده ، حسین دانشفر، هوشنگ شریفزاده ، اکبر نوروزی، احمد خواجه نصیر طوسی(در علوم تجربی)، مرحوم دکتر محمد حسین حسینی بهشتی (در علوم دینی) ، دکتر حسن انوری، دکتر رسول شایسته (در ادبیات فارسی) و شادروان خلیلی فر (در جغرافی). لازم است از مجتبی جعفریه معروف به دانش که بیش از چهل سال در چاپ و توزیع کتاب های درسی ایران صادقانه و آگاهانه خدمت کرد، نام برده شود.

تغییر نظام آموزش و پرورش و کتاب درسی

در سال ۱۳۴۵ نظام آموزشی ایران از نظر هدف، برنامه و مواد آموزشی تغییر کرد. مقاطع تحصیلی از دو مقطع ابتدایی و متوسطه به سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه تغییر کرد. تعداد رشته ها و مواد درسی نسبت به گذشته افزایش کلی یافت. تهیه برنامه و تعیین سرفصل های هر ماده درسی بر عهده دفتر تحقیقات و برنامه ریزی قرار گرفت و تالیف کتاب و چاپ و توزیع آن برعهده سازمان کتاب های درسی ایران بود. حجم کار بسیار زیاد، مسئولیت بسیار سنگین و نیروی کار اندک بود. با وجود این سازمان کتاب های درسی ایران در مقاطع ابتدایی و راهنمایی توانست کتاب های درسی را به موقع تالیف ، چاپ و توزیع کند.

در نظام جدید آموزش و پرورش، درس هایی مانند هنر و علوم تجربی از کلاس اول ابتدایی در برنامه قرار گرفت. برای هر کتاب دانش آموز یک کتاب روش تدریس یا راهنمای معلم تهیه شد. کتاب دانش آموز و کتاب معلم از نخستین سال شروع کار نظام جدید با هم توزیع شد. کتاب های دبستان و راهنمایی بر اساس اصول یادگیری و توجه به نیاز های فردی و اجتماعی دانش آموزان تالیف شد و از نظر چاپ و کاغذ و جلد سازی با کتاب های گذشته تفاوت فاحش داشت . این کتاب ها همه به صورت رنگی چاپ می شد و پیش از شروع سال تحصیلی در اختیار دانش آموزان قرار می گرفت.

از سال ۱۳۵۳ سازمان کتاب درسی با دو مشکل عمده یکی موضوع تالیف و دیگری چاپ و توزیع رو به رو شد. تالیف کتاب های درسی برای رشته های متنوع و متفاوت دبیرستان کار آسانی نبود. لازم بود که در دوره متوسطه نظری و فنی وحرفه ای حدود ۵۰۰ عنوان کتاب بر طبق برنامه جدید تالیف شود. تالیف این انبوه کتاب برای نخستین بار کار آسانی نبود. بعضی از رشته ها کاملا تازه و جدید بودند و هیچ کتابی پیش از آن به فارسی در موضوع آن ها نوشته نشده بود. از این رو انتخاب مؤلف ورزیده امکان نداشت و کار مؤلفین تازه هم با خطاهای زیاد همراه بود. از سوی دیگر چاپ این همه کتاب در کشور کار مشکلی بود. مثلا طبق قرارداد لازم بود در سال ۱۳۵۶ تعداد ۵۵ میلیون جلد کتاب در فاصله ۵ ماه چاپ وتوزیع شود که آن هم مقدور نبود و اغلب دست نویس مؤلف دیرتر از مؤعد مقرر به چاپخانه ارسال می شد و چاپ و توزیع آن به تاخیر می افتاد.

گر چه مؤلفان کتاب های درسی و کارمندان کارگاه های فنی و هنری سازمان تلاش صادقانه کردند و به جای یک نوبت، به طور شبانه روزی کار می کردند تهیه این انبوه کتاب در مدت محدود مقدور نبود. علاوه بر این معلمان با محتوای کتاب ها آشنا نبودند و چون بعضی از کتاب ها به موقع به دست دانش آموزان نمی رسید تعدادی از کلاس ها به حالت نیمه تعطیل درآمد و موج انتقاد عمومی را برانگیخت. این انتقادها متوجه وزارت آموزش و پرورش شد به طوری که کارآیی نظام جدید مورد شک قرار گرفت و به جای آن که کاستی ها جبران شود تغییر و تبدیل های تازه ای روی برنامه ها و کتاب ها انجام شد که اغلب با شتابزدگی و بدون مطالعه همراه بود به طوری که بیش از آن که نظام جدید آموزش و پرورش محصول خود را به جامعه عرضه کند به صورت یک نظام غیرکارآمد و مشکل ساز معرفی شد و پشتیبانی عمومی را از دست داد.

سازمان کتاب های درسی ایران علاوه بر کتاب های درسی دانش آموزان دوره های ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان (رشته های مختلف) تالیف و چاپ کتاب های درسی دانش آموزان و دانشجویان مراکز تربیت معلم ، دانشسراهای مقدماتی و دانشسراهای راهنمایی را برعهده داشت. این سازمان در آخرین سال پیش از انقلاب ، برای سال تحصیلی ۵۸-۵۷ جمعا ۶۳۶ عنوان کتاب درسی تالیف و چاپ کرد . تیراژ مجموع این کتاب ها بالغ بر ۷۰ میلیون جلد کتاب بود.

سازمان پژوهشی و نوسازی آموزشی

سازمان کتاب های درسی ایران طی ۱۵ سال از نظر تولید کتاب های درسی نوآوری های چشمگیری انجام داد. کتاب هایی که برای اولین بار در آن سازمان تالیف شد از نظر درستی متن، تناسب با یادگیرنده، زیبایی چاپ و جلدبندی با کتاب های گذشته بسیار متفاوت بود. لیکن قرار بود معلم قبلا آموزش لازم را ببیند وعلاوه بر کتاب درسی از آزمایشگاه و کارگاه و فیلم و دیگر ابزارها و مواد آموزشی کمک بگیرد. اما همه وظایف انواع مواد آموزشی بر عهده کتاب قرار گرفت آن هم اغلب با تاخیر به دست دانش آموز رسید و مشکلات دیگر اجتماعی و آموزشی هم به وجود آمد و چاره کار را در تاسیس سازمان پژوهش و نوسازی آموزشی یافتند.

قانون تشکیل سازمان پژوهش و نوسازی آموزشی (سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی کنونی) که مسئولیت کار تالیف و چاپ و توزیع کتاب های درسی ایران را نیز بر عهده دارد در ۲۷ تیر ماه ۱۳۵۵ به تصویب مجلس شورای ملی رسید و تشکیل شد.مسئولیت این سازمان بسیار گسترده تر از تالیف کتاب درسی است. در این جا چند ماده از اساسنامه آن را ملاحظه می کنیم ۲۶ .

ماده ۱ . به منظور تحقیق و بررسی در مسائل کیفی آموزش و پرورش وارزشیابی مستمر و تنظیم برنامه های تحصیلی و تالیف و تدوین کتب درسی و آماده سازی مدارس و مؤسسات آموزشی تابع وزارت آموزش و پرورش، سازمانی به نام سازمان پژوهشی و نوسازی آموزشی که در این قانون سازمان نامیده می شود تشکیل می گردد.

ماده ۲. وظایف سازمان عبارت است از:

۱. پژوهش در محتوای برنامه های آموزش و پرورش در دوره های مختلف تحصیلی با توجه به نیازمندی های کشور و توانایی و خصوصیت روانی دانش آموزان و تشخیص و تعیین هدف های هر دوره تحصیلی و تهیه و تنظیم برنامه های درسی و تعیین نسبتهای مطلوب برای تحصیلات در سطوح و رشته های مختلف

۲. مطالعه و تنظیم روش های ساده در زمینه امتحانات و ارزشیابی

۳. تهیه و تالیف و انتشار کتب و نشریات آموزشی و کمک آموزشی برای دانش آموزان و معلمان و مربیان

۴. تعیین و تهیه مواد و وسایل آموزشی و اجرای طرح های آزمایشی به منظور ارزشیابی روش ها و وسایل آموزشی

۵. انجام دادن تحقیقات بنیادی در زمینه بهبود کیفی و کمی آموزش و پرورش

۶. تربیت کارشناسان مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش

در ماده ۶ این قانون امده است که: از تاریخ نشکیل این سازمان وظایف واعتبارات و تعهدات سازمان کتاب های درسی به این سازمان منتقل می شود.

کتاب های درسی بزرگسالان

پس از انقلاب مشروطیت آموزش عمومی مورد توجه قرار گرفت و کلاس های سوادآموزی بزرگسالان در بعضی نقاط ایران تشکیل شد. این موضوع در سال ۱۳۰۵ بیشتر تقویت شد لیکن در سال ۱۳۱۵ رسمیت یافت. در این سال آیین نامه "تعلیمات اکابر" در هیئت دولت تصویب شد و دو سه عنوان کتاب درسی برای آموزش بزرگسالان ،‌ تالیف ، چاپ، توزیع و تدریس شد. اما جنگ جهانی دوم و پیامدهای ناگوار آن سبب توقف برنامه های آموزشی بزرگسالان شد و حدود ۱۵ سال این فعالیت متوقف شد تا آن که در سال ۱۳۳۵ بار دیگر مورد توجه قرار گرفت.

در سال ۱۳۴۱ سپاه دانش تشکیل شد و دو کتاب درسی سوادآموزی به کودکان و بزرگسالان تالیف و در اختیار آن قرار گرفت. در سال ۱۳۴۳ با تشکیل کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی موضوع تلیف کتاب درسی و کمک درسی برای بزرگسالان جدی تر شد و مسئولیت این کار را مستقیما کمیته فوق برعهده گرفت. از سال ۱۳۴۴ کتاب بخوانیم و بنویسیم و راهنمای تدریس آن و پنج کتاب با عنوان بخوانیم و باسواد شویم تالیف و در کلاس های پیکار با بی سوادی تدریس شد. سپس اداره کل آموزش بزرگسالان تاسیس شد و تالیف کتاب های درسی و جزوه هایی در زمینه بهداشت و تندرستی، جغرافیا و تاریخ ایران و دیگر مواد خواندنی را برای نوسوادان برعهده گرفت.

 

 

زیرنویس

۱. میرزا رضاخان یکی از پنج محصلی بود که عباس میرزا نایب السلطنه برای آموختن علوم و فنون جدید به انگلستان فرستاد. وی پس از چهار سال اقامت در لندن به ایران بازگشت و خدماتی در پیشرفت سپاه ایران در لشکرکشی محمدشاه به هرات انجام داد.

۲. نام کشور اتریش در آن زمان نمسه بود. از این رو استادان اتریشی را نمساوی می گفتند.

۳. روزنامه وقایع التفاقیه، پنج شنبه سوم ماه صفر ۱۲۶۸، گزارش کار را انتشار داده است.

۴. چاپخانه سنگی دارالفنون یا "دار الطباعه خاصه علمیه مبارکه دارالفنون طهران" همزمان با گشایش مدرسه کار خود را آغاز کرد. در آن چاپخانه از سال تاسیس(۱۲۶۸ق) تا حدود سال ۱۳۰۰ قمری نزدیک به ۴۰ عنوان کتاب درسی چاپ و صحافی شد. این چاپخانه تا سال ۱۳۲۶ق برقرار بوده است.

۵. علیقلی میرزا ملقب به اعتضاد السلطنه (۱۲۳۸-۱۲۹۸ق) عموی ناصرالدین شاه و نخستین وزیر علوم و چهارمین رییس دارالفنون بود. وی مردی دانش پرور بود که به تالیف چند کتاب همت گمارد و در سال ۱۲۸۰ قمری با جمع آوری کتاب های فارسی و خارجی کتابخانه دارالفنون را تاسیس کرد.

۶. رضاقلی خان (۱۲۱۵-۱۲۸۸ق) در لغت، فلسفه، حکمت، عرفان ، شعر و ادب فارسی و عربی و نوشتن تاریخ آگاهی و مهارت داشت. وی که چندین کتاب هم نوشته است، در نخستین سال های تاسیس مدرسه دارالفنون نظافت و سرپرستی آن را برعهده داشت.

۷. در مقدمه این کتاب چنین آمده است:"... ازجمله معلمین عالیجاه موسیو کرشیش نمساوی سرهنگ و معلم کل علوم توپخانه و هندسه است که در عرض این مدت با طبیعتی شایق و نیتی صادق به تربیت شاگردان مخصوصه پرداخت و علوم ضروریه به ایشان آموخت تا هر یک قابل خدمت و لایق منصب شدند و از آن علوم سابقا کتبی چند مرقوم و مطبوع افتاده و از آن جمله است این کتاب در تشریح و توضیح علم جراثقال و علم حکمت طبیعی که از علوم غامضه مفید فایده است و چون دستیاری عالیجاه، میرزا زکی مازندرانی یاور توپخانه و مترجم کامل مدرسه از لغت فرانسوی و پارسی متداوله نقل و تحویل افتاد به جهت تکسر فواید و تعدد رسایل در دارالطباعه ناظم دارالفنون رضاقلی چندین مجلد انطباع یافت و در کتابخانه خاصه مدرسه مذکوره مجموع و مظبوط افتاد.

۸. اقبال یغمایی (۱۲۹۵-۱۳۷۶). مدرسه دارالفنون به انظمام تاریخچه دارالفنون و مدارس شرف و علمیه.سروا،۱۳۷۶.

۹. حاج مهدیقلی هدایت (مخبرالسلطنه).خاطرات و خطرات. انتشارات زوار ، ۱۳۷۵ چاپ چهارم

۱۰. همان

۱۱. حاج میرزا حسن رشدیه (۱۳۶۳-۱۲۶۷ق) از نخستین بنیان گذاران مدرسه جدید در ایران است. وی را به راستی پیر معارف و پدر مدرسه جدید در ایران لقب داده اند.

۱۲. دکتر اقبال قاسمی پویا. مدارس جدید در دوره قاجاریه. مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۷، صص ۲۰۸-۲۰۷

۱۳. حاج سید سعید طباطبایی نایینی( متولد ۱۲۹۳ ق) یکی از افرادی است که در تعلیم و تربیت و فرهنگ معاصر اصفهان نقش موثری داشته است. وی بنیانگذار۱۰ مدرسه، یک کتابخانه و چاپخانه گلبهار در اصفهان و موسس کتابخانه گوهرشاد مشهد است. وی ۱۸ جلد کتاب درسی برای دانش آموزان تالیف کرده است. رجوع کنید به: نقش حاج سعید طباطبایی نایینی در تعلیم و تربیت و فرهنگ معاصر اصفهان، مجتبی ایمانه. یادمان فرهنگ،ج۱، موزه آموزش و پرورش اصفهان.صص۸۵-۴۹.

۱۴. اسفندیار معتمدی. نخستین دبیرستان در ایران. مجله رشد معلم، سال۱۸،ش ۳(آذر ۱۳۷۸) صص۶۴-۶۲

۱۵. میرزا علی خان سرتیپ(ناظمالعلما) تحصیل کرده مدرسه سن سیر فرانسه و از فعالان انجمن معارف تهران، موسس مدرسه علمیه و ناظم مدرسه همایونی در اصفهان و مترجم کتاب تلماک و معلم توپخانه و مدیر دروس دارالفنون بود.

۱۶. فهرست کتب درسی چاپ سنگی ص ۱۵۳

۱۷. محمد علی فروقی۰۱۳۲۱-۱۲۵۶). فیزیک.مقدمه، کتابخانه ایران.

۱۸. وزارت علوم در سال ۱۲۷۵ قمری برابر ۱۲۳۷ شمسی تاسیس شد. در سال ۱۲۸۵ قمریبرابر۱۲۴۷ شمسی نام آن به وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه تغییر کرد. در خرداد ۱۳۱۴ شمسی نام آن وزارت فرهنگ شد. در آذر ۱۳۴۳ به دو وزارت خانه تقسیم شد: یکی وزارت فرهنگ و هنر و دیگری وزارت آموزش و پرورش. در بهمن۱۳۴۶ نام وزارت فرهنگ و هنر به وزارت علوم و آموزش عالی تغییر کرد.

۱۹. دکتر محممود حسابی(استاد دانشگاه)، دکتر کمال جناب(دانشیار)، دکتر امانت الله روشن زائر(دانشیار)، مرتضی قلی اسفندیاری(دبیر) و مدنی گرگانی(دبیر) مولفین کتاب های فیزیک سال سوم دبیرستان بودند. عبدالحسین شیبانی(استاد دانشگاه)، غلامرضا رشید یاسمی(استاد دانشگاه)، دکتر رضا زاده شفق(استاد دانشگاه)، نصرالله فلسفی(استاد دانشگاه) و حسین فرهودی(دبیر) مولفین کتاب های تاریخ بودند.

۲۰. تعداد دبیرستان ها طی دو سال از ۱۸۰ به ۲۱۷ باب رسید. سالنامه مجله تعلیم و تربیت ۱۳۱۷

۲۱. دکتر ریاحی. کتاب درسی. ماهنامه آموزش و پرورش. شماره ۴ سال سی و سوم، خرداد ۱۳۴۲،ص۹.

۲۲. همان

۲۳. ابولقاسم پورحسینی. زندگینامه استاد پرویز شهریاری. نشر مهاجر، ۱۳۸۱.

۲۴. تصویب نامه هیئت وزیران

۲۵. ماهنانه آموزش و پرورش، شماره ۵، دوره سی و چهارم، مهرماه ۱۳۴۳، ص ۹.

۲۶. اساسنامه سازمان پژوهش و نوسازی آموزشی. مصوب ۲۷/۴/۱۳۵۵ مجلس شورای ملی.

منابع

۱. آرین پور، یحیی. از صبا تا نیما. تهران، انتشارات حبیبی، ۱۳۵۳(۲ج)

۲. آدمیت ، فریدون. امیر کبیر و ایران. تهران، انتشارات خوارزمی، ۱۳۸۰،چ ۹.

۳. اعتماد السلطنه، محمد حسن خان، الماثر و الاثار. به کوشش ایرج افشار، تهران اساطیر ۱۳۶۳(۳ج)

۴. سلطانی فر، صدیقه و همکاران. فهرست کتاب های درسی چاپ سنگی موجود در کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. تهران،۱۳۷۶.

۵. صدیق، دکتر عیسی. تاریخ فرهنگ ایران. تهران، سازمان تریت معلم و تحقیقات تربیتی،۱۳۴۲

۶. ............................... یادگار عمر،تهران امیرکبیر ۱۳۵۴ (۳ج )

۷. قاسمی پویا، دکتر اقبال. مدارس جدید در دوره قاجار. تهران مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۷

۸. محبوبی اردکانی، حسین. تاریخ موسسات جدیددر ایران. دانشگاه تهران، ۱۳۷۰

۹. موسوی گرمارودی، افسانه. مدرسه دارالفنون. به همت انجمن ترویج علم ایران، سازمان میراث فرهنگی کشور، خرداد ۱۳۸۲

۱۰. هاشمیان، احمد(ایرج). تحولات فرهنگی ایران در دوره قاجاریه و مدرسه دارالفنون تهران .موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب، ۱۳۷۹

۱۱. هدایت(مخبر السلطنه)، مهدیقلی. خاطرات و خطرات . انتشارات زوار، ۱۳۵۷

۱۲. یغمایی، اقبال. مدرسه دارالفنون تهران. انتشارات سروا، ۱۳۷۶. 

نگارش: آقای اسفندیار معتمدی متولد ۱۳۱۷ در لنجان اصفهان در سایت جزیره دانش(آموزش در ایران).

نویسنده/گان: 

اسفندیار معتمدی

سال عرضه: 

۱۳۸۴

محل چاپ: 

جزیره دانش

سطح مقاله: 

علمی پژوهشی

Top of Form

 

Bottom of Form

کلیدواژه: 

کتاب درسی

آموزش و پرورش

 

نظر شما