خاطره نگاری دارالفنونی ها / از سن پطرزبورگ تا دارالفنون / در زمان شاه وقتی دارالفنون می‌لرزید دانشگاه تهران تب می‌کرد / اشک‌های یک دارالفنونی دفتر خاطرات را خیس کرد!

روز سی‌ام مهر درست یک‌ماه گذشته از آغاز سال تحصیلی به همت حجت الاسلام محمدیان معاونت پژوهشی وزیر آموزش و پرورش و همکارانش آقایان حافظی مشاور معاونت پژوهشی و مدیر گنجینه اسناد آموزش و پرورش (دارالفنون)، باصری معاونت ذیربط، حسینی کارشناس اسناد، فرخی و سلمانی کارکنان، جمعی از دانش‌آموختگان مدرسه دارالفنون در این نهاد علمی که دانشگاه ژاپن چند سال بعد از آن ایجاد شد و به همت رادمرد کبیر ایران زمین امیر‌کبیر نضج و نمو یافت گرد هم آمدند. ذوق و شوق تحصیل‌کرده‌های دارالفنون در آن‌ روز به واقع تماشایی و دیدنی بود، چرا که وکیل دادگستری، امیر ارتش، دبیر آموزش و پرورش، استاد دانشگاه و ... همه و همه آن روز خود را دانش‌آموزان دهه سی حس می‌کردند.

گرد‌همایی دانش‌آموختگان ساعت شانزده روز سی‌ام مهر‌ماه سال ‌جاری آغاز شد و پس از‌ زنگ دارالفنون همه محو تماشای دارالفنون شدند.

آقای حافظی مدیر دارالفنون و جمع حاضر در یکی از کلاس‌های‌ دارالفنون که به‌عنوان سالن مدور اجتماعات تعبیه شده بود گرد هم آمدند و فیلمی از گذشته و حال دارالفنون برای دارالفنونی‌ها و حاضران نمایش داده شد که گاه اشک شادی و گهگاه اشک غم از چشمان حاضران ریزش می‌کرد.

آغاز گردهمایی با تلاوت آیاتی چند از کلام ا.. مجید توام بود و سپس فیلمی مستند که از دارالفنون سابق تهیه شده بود برای حضار به نمایش درآمد.

دانش‌آموخته دارالفنون می‌گریست!

ابوطالب حافظی، اولین سخنران در جمع دارالفنونی‌ها بود که اظهار‌داشت: مجموعه‌ای که امروز ملاحظه می‌کنید با تلاش و کوشش رادمرد‌ بزرگ تاریخ ایران‌ نضج و نمو ‌گرفت. اما واقعیت تلخ آن است که دارالفنون در روزی افتتاح می شود که امیرکبیر از کلیه مناصب و اختیاراتش خلع شده و به  فین کاشان تبعید شده بود و متاسفانه ۱۳ روز بعد نیز مزد زحمات و خدمات ارزشمند او را با بریدن رگهای دستش می دهند و او را به شهادت می رسانند.

وی گفت: بر‌اساس تحقیقات، دارالفنون در آغاز با ۳۲ رشته تحصیلی‌ آغاز به‌ کار کرد که مهم‌ترین آنها پزشکی، موسیقی، نظامی‌گری، تئاتر و ... بود.

ایشان اظهار داشت: دارالفنون از آغاز تا قبل از انقلاب در ۴ دوره شکل یافت که دو دوره آن قبل از پهلوی‌ها بود و دو دوره در زمان پهلوی‌ها تا سال ۱۳۵۷ که انقلاب صورت پذیرفت، البته بعد از انقلاب نیز چند سالی مدرسه دارالفنون پا‌بر‌جا بود و بعدها به آموزش معلمین اختصاص داده شد.

 در چند سال اخیر به‌همت معاون پژوهشی وزیر آموزش و پرورش که مقرر شده تا از دارالفنون به‌عنوان موزه آموزش و پرورش ایران استفاده شود بر این اساس وزارت آموزش در‌صدد بر‌آمده تا سال ۱۳۹۵ مدرسه دارالفنون احیا شود و از قبل از اسلام تا بعد از آن و تا زمان انقلاب کتب، رسالات، نوشته‌ها، مقالات، عکس و تصویر جمع‌آوری و بهره کتب درسی سال‌های دیرین تا‌کنون جمع آوری گردد.

ناطق گفت درب دارالفنون بر روی‌ تمام کسانی که در این مدرسه درس خوانده‌اند باز است و من به گروهی که قبل از گشایش جدید در رستوران و پارک و جای دیگر جمع می‌شدند و با ا‌سم دارالفنونی خود را مفتخر‌ می‌دانستند می‌گویم این محل برای آنها و برای تمام مردم است که بیایند و ثمره تلاش مردی را ملاحظه کنند که ناجوانمردانه به قتل رسید و حاصل زحمات خود را ندید.

سخنران بعدی دکتر محمد‌بقایی (ماکان) استاد دانشگاه بود که سال‌ها در این مدرسه بعد از انقلاب به تحقیق و پژوهش پرداخته و علاوه بر آن دارای مدال جمهوریت دولت پاکستان است که چند سال قبل سفیر پاکستان در منزل خود طی مراسمی مدال ریاست جمهوری را که عالی‌ترین نشان دولت پاکستان است ‌‌به‌خاطر تلاش و کوشش برای شناسایی بیشتر اقبال لاهوری به وی اعطاء کرد.

به گفته دکتر بقایی، دارالفنون در سال‌های قبل از ۱۳۲۰ دارای سالن تئاتر بود و فرهیختگان در این سالن برنامه اجرا می‌کردند و ایجاد تئاترهای متعدد در لاله‌زار تهران نشات گرفته از تئاتر دارالفنون بود.

وی می‌گفت دارالفنون فقط برای آنها که در این نهاد درس خوانده‌اند نیست، بلکه برای ۷۵ میلیون ایرانی مظهر تقدس به‌شمار می‌رود.

ناطق گفت: امیر‌کبیر اولین روزنامه ایران به نام  «وقایع ‌اتفاقیه» را قبل از ایجاد دارالفنون منتشر کرد که مدیحه‌سرایی و بله‌ قربان‌گویی در آن جایی نداشت و ۳ ماه بعد از آن روزنامه نیویورک‌تایمز در آمریکا انتشار یافت، اما بعد از مرگ و یا کشتن امیر‌کبیر وقایع ‌اتفاقیه به تاریخ پیوست، اما نیویورک‌تایمز همچنان پا بر‌جا است و انتشار می‌یابد.

وی گفت: خاتمی که خاکرو‌به منزلش را کنار کوچه می‌ریزد، آقایی که سوار بر خودروی میلیاردی می‌شود و از پنجره ماشین گران‌قیمت پوست موز به سطح خیابان می‌افکند، عابری که آب دهان بر کف کوچه می‌اندازد همه و همه در برابر دارالفنون مسئول هستند چرا که امیر‌کبیر می‌خواست مردم درس بخوانند تا ادب شوند. دارالفنون یک میراث است، یک قداست به‌شمار می رود.

افسوس که مبدع و به‌وجود آورنده دارالفنون حاصل زحمت خود را ندید و تعجب‌آور آنکه سال‌ها بعد از قتل امیر‌کبیر فرزند قاتل او وزیر انطباعات‌ ناصر‌الدین شاه شد، شاهی که هر‌چه داشت از امیر کبیر داشت. به معلمان دارالفنون به جای پول – آجر می‌دادند!

سخنران بعدی سعید‌ وزیری دانش‌آموخته دارالفنون که بعدها دبیر این مدرسه شده بود اظهار داشت: بسیاری از شاهان قاجار بعد از امیرکبیر و به‌غیر از ناصر‌الدین‌شاه‌ دارالفنون را به‌ دیده حقارت می‌نگریستند و حتی حقوق معلمان پرداخت نمی‌شد مثل معروف آنکه «نان ما آجر نشود» از دبیرستان دارالفنون نشأت گرفته، چرا که در دوران شخص خَیّری برای آنکه دارالفنون پا بر جا باشد، دستمزد معلمان دارالفنون را پرداخت می‌کرد و این دستمزد به‌ صورت آجر بود به عبارتی هر معلم مقادیری آجر از این شخص به‌عنوان دستمزد دریافت می‌کرد که دارالفنون تعطیل نشود!

به گفته سعید وزیری در روستایی از ورامین فیلی وجود داشته که مسئول برزن وقت (شهرداری) بابت نگهداری فیل از مردم پول می‌گرفت و بعد از آنکه فیل مرد – آن روستا به نام فیلستان لقب می‌گیرد و مردم به کار کشت پنبه می‌پردازند و از قبل پول فروش پنبه حقوق معلمان دارالفنون به توصیه مسئول شهرداری که خود دانش‌آموخته دارالفنون بوده پرداخت می‌شود.

چند راس الاغ! به دکتر محمود حسابی دادند تا اوزان علمی را بر پا کند

مهندس ایرج حسابی فرزند دکتر محمود حسابی دانشمند فقید که آن مرحوم چند سالی در طبقه دوم دارالفنون دارای کلاس و اتاقی خاص برای تحقیقات و پژوهش‌ها بوده – ناطق بعدی این گردهمایی به‌شمار رفت که اظهار داشت: ایجاد اداره هواشناسی، اداره استاندارد حاصل حضور دکتر محمود حسابی در دارالفنون بود.

به گفته ایرج حسابی وقتی دکتر محمود حسابی از آمریکا بر‌می‌گردد نزد ذکاء‌الملک فروغی نخست‌وزیر وقت می‌رود – آن مرحوم دکتر حسابی را به‌راحتی می‌پذیرد و دکتر حسابی از نخست‌وزیر می‌خواهد که به وی امکاناتی بدهد تا برای کشور خدمت کند – ذکاء‌الملک او را به دارالفنون راهنمایی می‌کند و دکتر حسابی برای تعیین اوزان که آن موقع رایج نبوده با چند راس الاغ! عازم سراسر تهران می‌شود تا نسبت به تعیین وزن اوزان که آن موقع سنگ بود مطالعاتی انجام دهد، به گفته ایرج حسابی زمانی که دکتر حسابی خود را به رئیس وقت دارالفنون معرفی می‌کند، رئیس مدرسه با تصور اینکه وی پزشک است می‌گوید شما باید به وضع دانش‌آموزان بیمار رسیدگی کنید و او‌ می‌گوید من معلم فیزیک هستم و مدیر مدرسه که معلم شیمی نداشته از وی می‌خواهد درس شیمی هم بدهد!

بر اساس گفته‌ها و نوشته‌ها در دارالفنون عمل جراحی انجام شده و دانش‌آموزان قبل از رفتن به دانشکده پزشکی در مدرسه دارالفنون با اقدامات اولیه پزشکی آشنا می‌شدند.

در حاشیه

از سانفرانسیسکو تا دارالفنون!

خانم طلعیه شاهرخی که مشتاقانه در کنار درب ورودی دارالفنون اصرار می‌کرد که وارد مدرسه شود و حراست به او می‌گفت که امروز فقط دانش‌آموزان سال‌های قبل حضور دارند خواهش می‌کرد وارد دارالفنون شود، می‌گفت ۳ روز است که از سانفرانسیسکو آمریکا به ایران آمده و امروز سی‌ام مهر از صبح تا ساعت ۴ در بازار تهران به اصطلاح غوطه خورده و در بازگشت به لحاظ آنکه دوست داشته از مترو تهران دیدار داشته باشد – گذارش به دارالفنون افتاده و علاقمند به دیدار از این مدرسه شده است. او می‌گفت عموی وی در این مدرسه درس خوانده و اینک در سانفرانسیسکو است و خاطره‌های بسیار از دارالفنون دارد.

از سن پطرزبورگ تا دارالفنون

باصری معاون دارالفنون می‌گفت انگیزه ایجاد دارالفنون بر اثر سفر امیرکبیر که قبل از نخست‌وزیری امیر‌نظام ناصر‌الدین میرزا در تبریز بوده نشات گرفته است.

به گفته وی امیر‌کبیر در سفر به روسیه تزاری برای عذرخواهی از قتل گریبایدوف سفیر روس در ایران – در سفر به سن پطرزبورگ مشتاق دیدار از مدارس فنی می‌شود و به پادگان‌ها می‌رود و همین امر او را تشویق می‌کند که در هنگام نخست‌وزیری به فکر ایجاد داراالفنون افتد.

زنگ دارالفنون بعد از ۳۵ سال نواخته شد

هنگام گردش گروه‌های دانش‌آموزان در حیاط و راهروها و کلاس‌ها برای اطلاع آنها باصری معاون دارالفنون زنگ قدیمی مدرسه دارالفنون را به‌صدا در‌آورد.

وقتی دارالفنون می‌لرزید دانشگاه تهران تب می‌کرد

به گفته یکی از دانش‌آموختگان در دوران پهلوی دوم، مثلی معروف رایج بود که وقتی دارالفنون لرز می‌کرد، دانشگاه به تب آلوده می‌شد!

علت آن بود که دانش‌آموزان دارالفنون در قبال سختگیری رئیس و معاون مدرسه در حیاط دبیرستان اجتماع می‌کردند و وقتی خبر این گردهمایی به دانشگاه تهران می‌رسید، راهپیمایی برای دانشجویان شروع می شد!.

اشک‌های یک دارالفنونی دفتر خاطرات را خیس کرد!

آقای حافظی رئیس دارالفنون می‌گفت: روزی مردی میان‌سال به دارالفنون آمد و گفت سال‌ها قبل محصل این نهاد بوده و اکنون در آمریکا به‌سر می‌برد.

به گفته وی هر گاه که به ایران می‌آید قبل از آنکه به خانه‌اش برود – به دارالفنون می‌آید. رئیس دارالفنون گفت وقتی او در دفتر خاطرات می‌نوشت اشک چشمانش روی صفحه خاطرات ریخته شد!

مقاومت دارالفنونی‌ها در برابر پهلوی دوم!

 

عباس چیت‌ساز یکی دیگر از دانش‌آموختگان دارالفنون می‌گفت اگر به ساختمان رفیع و عظیم مخابرات که در ضلع شمالی دارالفنون قرار دارد از ضلع جنوب نظاره شود – نوعی کجی دیده می‌شود و این ساختار به علت آن است که دولت وقت و وزیر مخابرات قصد تجاوز به حیاط شمالی مدرسه دارالفنون که محل ورزشگاه بود را داشتند و دانش‌آموختگان آن زمان با اجتماع به صورت دیوار انسانی مانع تردد و حرکت بولدوزر‌ها شدند.

 

۷ نخست‌وزیر و ۳۰ وزیر از دارالفنون بودند

به گفته رئیس دارالفنون از تحصیلکرده‌های این مدرسه ۷ نخست‌وزیر و ۳۰ وزیر و صدها وکیل مجلس و دادگستری و روزنامه‌نگار به جامعه تحویل داده شده‌اند که بهمن کشاورز رئیس کانون‌های وکلای دادگستری ایران یکی از آنها است.

اسامی بچه‌های دارالفنون از دهه سی تا ۱۳۵۷

 

اسماعیل ذوالفقار – محسن مقیمی – سعید ربیعی – محمد فکوری – مصطفی کیوان – محمد‌باقر خانکر خانی – محمد حسن‌پور – سعید زارع‌دوست ابراهیم فرشید‌نام – خسرو تاجی‌جعفریان (مدیر کل اسبق) – جمال حبیبی پاسدار (آخرین رئیس مدرسه دارالفنون) – مجتبی مقدس- میر‌جلال سحاب – گودرز خستو (مدیر ارشد سابق بانک سپه) – علی علیا (امیر ‌باز‌نشسته) – نادر ساری صراف (مدیر ارشد سابق بانک ملی)‌، محسن یار‌محمدی – مجید مصطفوی کاشانی (وکیل دادگستری) – علی‌اکبر مصطفوی (معاون سابق دارالفنون) – حسن بنی‌هاشمی – محمد واعظی (مقیم کانادا) – عباس چیت‌ساز (کارشناس ارشد حقوق)- حسین رجبی – محمدرضا مسیری – کوروش خوش – اسماعیل چاووشی (دکتر تاریخ معاون سابق دانشگاه پیام‌نور) – محمد عمادی‌پور (امیر انتظامی بازنشسته) – همایون سلمان (وکیل دادگستری) – روح‌ا.. تصدیقی – کیارش ثقفی – حبیب کریمی (روزنامه‌نگار و کارشناس حقوقی).

 

نا‌گفته نماند که مهندس ابوالقاسم گلباف مدیر مجله گزارش و پرویز نبوی که از جمله عکاسان قدیمی کشور به‌شمار می‌رود از مهمانان ویژه این مراسم بودند.

دارالفنونی‌ها حاضر به ترک آنجا نبودند

ساعت نزدیک شش و نیم عصر سی‌ام مهر شده ولی دانش‌آموختگان دل خود را به دیدار از مدرسه‌ای که درس می‌خواندند سپرده‌اند.

منبع : مجله گزارش - ۶ دی ماه ۱۳۹۳

نظر شما