ارسال شده توسط مدير سایت در .
به مناسبت گرامیداشت یکصد و شصت و سومین سالگرد افتتاح مدرسه دارالفنون کتابی تحت عنوان « نگاهی گذرا به کارکرد مدرسۀ دارالفنون و برنامه های آتی » که به اهتمام آقای ابوطالب حافظی دبیرشورای سیاستگذاری و رئیس مدرسه دارالفنون تدوین و تالیف گردیده است جهت استفاده عموم علاقه مندان به این بنای فاخر تاریخی و فرهنگی تقدیم می گردد.
نگاهی گذرا به کارکرد مدرسۀ دارالفنون و برنامه های آتی
به مناسبت یکصد و شصت و سومین سال افتتاح مدرسۀ دارالفنون
به اهتمام ابوطالب حافظی
فهرست مطالب
شناسنامه دارالفنون--------------------------------------------- ۵
درآمد------------------------------------------------------- ۶
عوامل زمینهساز دارالفنون---------------------------------------- ۶
اهداف تأسیس دارالفنون----------------------------------------- ۸
چگونگی انتخاب معلمان----------------------------------------- ۱۱
برنامه آموزشی------------------------------------------------- ۱۴
متولیان مدرسه------------------------------------------------ ۱۵
ساختار اجرایی مدرسه------------------------------------------ ۱۶
دورههای فعالیت دارالفنون---------------------------------------- ۱۸
کارکردهای دارالفنون-------------------------------------------- ۲۰
دارالفنون و تظاهرات مشروطه خواهی------------------------------- ۲۹
دارالفنون و مدارس جدید---------------------------------------- ۳۰
نماز جماعت در مدرسة دارالفنون---------------------------------- ۳۱
دارالفنون و دانش آموختگان-------------------------------------- ۳۱
برخی عوامل ناکارآمدی دارالفنون---------------------------------- ۳۴
تجدید بنای دارالفنون------------------------------------------- ۳۶
وضعیت کنونی ساختمان مدرسة دارالفنون--------------------------- ۳۷
دارالفنون پس از پیروزی انقلاب اسلامی------------------------------ ۳۹
مرمت بنای مدرسة دارالفنون-------------------------------------- ۳۹
فعالیتهای فرهنگی صورت گرفته و در دست اقدام--------------------- ۴۷
راه اندازی مرکز اسناد و موزه تعلیم و تربیت دارالفنون------------------ ۴۹
راه اندازی پایگاه اینترنتی دارالفنون--------------------------------- ۵۶
شناسنامة مدرسة دارالفنون
- عرصه : مساحت ملک ۷۲۰۰ متر مربع
- طراح ساختمان اولیه: میرزا رضای مهندس، معمار: محمدتقیخان معمارباشی (سال ۱۲۲۹ هـ.ش)
- طراح ساختمان دوم: نیکلای مارکوف، معمار روسی (سال ۱۳۰۸ هـ .ش)
- سبک معماری: تهرانی (قاجار متأخر)
- تزیینات: آجرکاری، آینه کاری، گچ بری، کاشیکاری، تذهیب
- ویژگی ساختاری: دیوار حمال آجری
- مصالح بکار رفته: آجر، گچ، سنگ و چوب
- عناوین نظام ارزشی مترتب بر اثر: ارزش تاریخی، ارزش ساختاری، فرهنگی، کاربری
- پوشش: شیبداری
- کاربری اثر: آموزشی
- مالکیت اثر: دولتی، وزارت آموزش و پرورش
- موقعیت شهری: شهر تهران، منطقه شهرداری: ۱۲، ناحیة شهرداری: ۲
- مساحت حیاط: ۵/۱۰/۵۵۹۴ (پنج هزار و پانصد و نود و چهار متر و ده سانتی متر و ۵ میلی متر مربع)
- تعداد اتاقهای ساختمان در ساخت مرحلة اول: ۵۰ اتاق (منقّش مذهّب)، در یک طبقه طول و عرض هر اتاق ۴ ذرع(۴ متر و ۱۶ سانتی متر)
- تعداد کلاس ساختمان در ساخت مرحلة دوم: ۳۲ کلاس در ۲ طبقه (ضلع شرقی و غربی ۲۴ کلاس – ضلع شمالی ۸ کلاس)
- سالن نمایش: به ابعاد ۱۳× ۲۷ متر مربع
- سالن غذاخوری: ۱۳×۱۹ متر مربع
- نشانی پستی:خیابان ناصر خسرو، نرسیده به خیابان امیرکبیر، پلاک ۳۰۸
* مدرسة دارالفنون در تاریخ ۱۱/۶/۱۳۷۵ شمسی تحت شمارة ۱۷۴۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
درآمد
امیرکبیر یکی از ستارگان پر فروغ آسمان جلال و شکوه ایران و از جملة نامدارانی است که در نظر همة ایرانیان، مقامی شامخ دارد و همواره از او به عنوان یکی از پیشگامان راه آزادی و نجات ملت از سلطه بیگانگان از او یاد میشود.
او چون ستارهای درخشان در برههای از تاریخ سیاسی ایران طالع شد و ایران زمین را منور ساخت ولی دیر زمانی نپایید و سرانجام، پشت ابرهای تیرة چهره پنهان کرد. به قول حافظ شیرازی:
«خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود.»
امیرکبیر با دیدهای روشن بین و حقیقتنگر، دریافت که لازمة ایجاد تغییر و تحول در عرصههای مختلف، ساختن مراکز آموزش عالی مدرن به نام دارالفنون است.بر این اساس،
زدانش پی افکند کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند
«انگیزة پایهگذاری مدرسة دارالفنون، بهره سازههایی بود که نه تنها در درازنای زندگی امیرکبیر روی داد بلکه فراوردة تمامی آموختههای او بوده است. این سازهها انگیزه شد که اندیشة پیشرفت کشور در او ایجاد شود و از آنجا که بایستههای پیشرفت در گسترش فرهنگ و مدرسه بود، بر آن شد مدرسة عالی دارالفنون را پیافکند تا از این راه اندکی روشنایی در اندیشههای ایرانیان پدید آورد و کشور را به سوی پیشرفت براند و سپس زمینة انجام کارهای زیرساختی خود را فراهم آورد.»(آدمیت، ۱۳۵۵: ۳۵۳)
عوامل زمینهساز تأسیس مدرسة دارالفنون
تصمیم امیرکبیر به تأسیس این مدرسه، ناشی از نیازهای آموزشی داخلی و نیز آگاهی او از مزایای حاصل از نفرستادن دانشجو به خارج بود. امیرکبیر بر این باور بود که سیاست عباس میرزا و محمدشاه در زمینة استخدام مشاوران نظامی و اعزام گروههای برگزیدة دانشجویی به خارج که برای انجام اقدامات اصلاحی اساسی مورد نیاز بود، ناکافی است. او میدانست که میتوان تعداد بیشتری دانشجو را با صرف هزینة کمتر از اعزام دانشجویان به اروپا، در یک مؤسسة ایرانی آموزش داد. ضمن اینکه نگران تأثیرات سیاسی و شاید فرهنگیای بود که تحصیل در اروپا بر دانشجویان اعزامی به خارج داشت. به نوشته دوگوبینو «امیرکبیر به اروپاییان نظر مساعدی نداشت و مایل بود آنها را دور نگه دارد، و از سوی دیگر میخواست از آنها دانش نظامی و برخی مهارتهای صنعتی کسب کند.»(همان: ۱۹۰)
از جمله عوامل بسیار مؤثر دیگر در تأسیس و راهاندازی دارالفنون، سفرهای امیرکبیر به برخی کشورها بود. در سال ۱۸۲۹ م. هیئتی برای عذرخواهی از دولت روسیه به دلیل قتل گریبایدوف، نویسنده و دیپلمات روسی در ایران به آن کشور گسیل شد. امیرکبیر نیز در هیئت اعزامی حضور داشت. وی در آن زمان هنوز به صدارت نرسیده بود و به سفارش قائم مقام فراهانی به عضویت این هیئت درآمده بود. او مأموریت داشت که تمام مذاکرات خصوصی و رسمی و همچنین رفتار و گفتار طرفین را زیرنظر بگیرد و به قائم مقام گزارش دهد. امیرکبیر و هیئت اعزامی از کارخانههای بزرگ اسلحهسازی تفلیس، دانشگاه مسکو، دانشگاه نظامی مسکو، بیمارستان مخصوص نظامیان و کارخانههای توپریزی،کاغذسازی و ... دیدن کردند. بازدید از مراکز صنعتی تأثیر بسزایی در اندیشة اعضای این هیئت گذاشت.
از عوامل دیگری که به اقدام امیرکبیر در تأسیس بنای آموزشی مورد نظر خود سرعت داد، سفر وی به ترکیه بود. او در سال ۱۲۱۷ هـ . ش برای مذاکره با دولت عثمانی به عنوان سفیر ایران به آن کشور سفر کرد و پس از چهار سال اقامت در استانبول و انعقاد پیمان ارزنة الروم به ایران بازگشت. امیرکبیر در این مدت با مظاهر پیشرفت آن سرزمین از جمله مدارس فنی و صنعتی و نظامی آشنا شد. در سفارت ارزنة الروم امیرکبیر دستور داد برخی از کتابهای علمی را که به زبان انگلیسی نوشته شده بودند، گردآوردند و مترجم خود «ژان داود» را به سرپرستی ترجمة این کتابها گماشت. حاصل این کار، دو جلد کتاب در احوال جغرافیایی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی جهان بود که خود امیرکبیربر روند شکلگیری نظارت داشت. این مجموعه با عنوان «جهان نمای جدید» نخستین تألیف فارسی است که اطلاعات عمومی بسیار دقیقی از همة کشورهای ۵ قارة جهان و حتی جزیرههای دور افتاده با اطلاعات و آمار منظم به دست میدهد از جهتهای مختلف ارزنده و درخور توجه است.
تردیدی نیست که امیرکبیر پس از دیدن مدارس فنی و صنعتی و نظامی روسیه و عثمانی و سفرهای سه گانه به روسیه، ایروان و عثمانی به فکر تأسیس مدرسهای مانند آنها در ایران افتاد و سرانجام هنگامی که به مقام صدارت عظمی رسید، به آرزوی خود در این باره جامة عمل پوشید.
اهداف تأسیس دارالفنون
- ذهن امیرکبیر در ایجاد دارالفنون در درجة اول معطوف به دانش و فن جدید و بعد علوم نظامی بود. این معنی با مطالعة تطبیقی برنامة درسی دارالفنون و نامة امیر دربارة به رشتههای تخصصی استادانی که استخدام شدند، روشن میشود.
- جلوگیری از نفوذ کشورهای فرانسه، انگلیس و روس؛ امیرکبیر میخواست با پرورش استعدادهای فرزندان ایران مانع نفوذ بیگانگان در عرصة سیاست ملی شود.
- تغییر شیوه و روش آموزش؛ امیر با ایجاد دارالفنون روش آموزش فعال، چه در آزمایشگاه و چه در میدانهای تجربه، را ارائه کرد.
- هدایت سریع جریان آموزشی به سوی بازدهی اقتصادی؛ عرضة داروها و دیگر محصولاتی که به وسیلة دانشآموزان تهیه میشد، مثل شمع کافور کاغذ، روزنامه، ریسمان، ظروف بلوری، به بازار نشان دهندة آن است که امیر در نظر داشت سازوکار مناسبی برای خودکفایی مدرسه در تأمین بودجة آموزشیاش ایجاد کند.
- فراهم آوردن شرایط لازم برای پذیرش همة استعدادهای واجد شرایط در دارالفنون؛ پرداخت کمک هزینة تحصیلی به دانشآموزان و کسب درآمد از طریق ارائة کالاهای تهیه شده به بازار تسهیلاتی بودند که امکان حضور استعدادهایی غیر از شاهزادگان و فرزندان اعیان و اشراف را فراهم نمود.
- تربیت مدیرانی معتقد به ارزشها و فرهنگ و اخلاق اسلامی؛ ساختن مسجد در مجموعة دارالفنون و حضور مجتهد در بین معلمان و اقامة نماز جماعت در مدرسه نشانههایی از اهمیت آموزش و ارزشهای اسلامی است.
- ایجاد همکاری و همفکری بین اولیا، معلمان و دانشآموزان و امرا و صاحب منصبان؛ امیرکبیر برای رسیدن به این هدف تسهیلاتی مثل مسافرخانه برای اولیا، دارالمعلمین، سفره خانه، عمارت، ورزشخانه و مسجد در قسمت جنوبی مدرسه طراحی و ایجاد کرد و نیز برنامهای برای بازدید صاحب منصبان در روزهای مخصوص تدارک دید. این عوامل امکان همنشینی و همدمی اولیا و مربیان و دانشآموزان و صاحب منصبان را در جریان اقدامات و تماس با یکدیگر فراهم کردند.
تأسیس مدرسة دارالفنون
امیرکبیر در نامهای به ناصرالدین شاه اهمیت تأسیس یک مؤسسة آموزشی به سبک اروپایی را در ایران شرح میدهد و مینویسد:
«در امر مدرسه دقت زیاد لازم است. آدم خیلی معقول متشخص میخواهد که سررشته از هر چیز فرنگی و ایرانی داشته باشد.»(همان: ۱۹۰)
در جنوب میدان توپخانه (امام خمینی) زمین پهناوری بود که سربازان در آن آموزش رزمی میدیدند امیرکبیر این زمین را که به کاخهای سلطنتی هم نزدیک بود، برای مدرسه مناسب دید و با موافقت ناصرالدین شاه، که در آن زمان جوانی بیست ساله بود، کار ساختمانی آن را در سال ۱۲۲۹ هـ . ش (۱۲۶۶ هـ . ق)آغاز کرد. نقشة این بنا را میرزا رضای مهندس باشی کشید. وی یکی از پنج محصلی بود که به دستور عباس میرزا ولیعهد به انگلیس رفته بود و در رشتة مهندسی در ساختن قلعه و استحکامات نظامی تحصیل کرده بود. نقشة میرزا رضا متأثر از نقشة عمارت «سربازخانة ویلیچ» انگلیس بود و محمدتقی معمار، جد مادری کامران میرزا، پسر ناصرالدین شاه، مأمور ساختن آن شد. ساختمان شرقی دارالفنون تا اواخر سال ۱۲۳۰هـ . ش (۱۲۶۷ هـ . ق) به اتمام رسید و مورد استفاده قرار گرفت. بقیة آن نیز تا اوایل ۱۲۳۲ هـ . ش (۱۲۶۹ هـ . ق) پایان یافت. در چهار طرف مدرسه پنجاه اتاق «منقش مذهّب» هر کدام به طول و عرض چهار ذرع (هر ذرع معادل ۰۴/۱ متر) ساختند و در جلو آنها ایوانهای وسیع بنا کردند.
در گـوشة شمال شـرقی، تالار تئاتر احـداث شد. در وسط حیـاط، حـوض بـزرگی بود و پیرامونش کرتهایی که در آن درختان میوه
از قبیل زردآلو، توت، گوجه و شاتوت نشانده بودند.
شرح افتتاح دارالفنون در مجلد سوم «مرآتالبلدان» چنین درج شده است:
«روز یکشنبه پنجم ربیعالاول ۱۲۶۸ قمری یکصد نفر از اولادان، شاهزادگان و امرا و رجال دولت، که برای تحصیل در مدرسه مبارکه دارالفنون منتخب شده بودند، به توسط میرزا محمدعلی خان وزیر دولت خارجه شرف اندوز خاک پای مبارک شده بعد از آن به مدرسه مبارکه آمده به میمنت، شروع به تحصیل کردند و در این روز دارالفنون افتتاح یافت و حسبالرسم، تشریفات معمول به عمل آمده». در مورد روز افتتاح و حضور شاه چنین مینویسد:
«در روز افتتاح دارالفنون، شاه پیش از رفتن به شکار به مدرسه آمد و میرزا محمد علی خان وزیر دول خارجه که جشن بزرگی آراسته بود از او استقبال کرد.» (مجلة یغما، ۱۳۴۸: ۱۴۹و ۲۲۰)
قابل ذکر است در روز افتتاح دارالفنون امیرکبیر در تبعید به سر میبرد و سیزده روز بعد از آن نیز به شهادت رسید.
چگونگی انتخاب معلمان
از جمله هدفهای امیرکبیر این بود که مؤسسهای آموزشی به سبک غربی تأسیس کند و در عین حال نفوذ سیاسی بیگانگان را به حداقل برساند. او تصمیم گرفته بود که در مدرسهاش از معلمان اتریشی استفاده کند. انتخاب معلمان اتریشی به دو دلیل بود: ۱، اتریش در آن زمان به لحاظ سیاسی در ایران دستی نداشت. بدین ترتیب، امیرکبیر میخواست پیچیدگیهای سیاسی بالقوهای را که با انتخاب مربیان فرانسوی، روسی یا بریتانیایی ممکن بود ایجاد شود، با موفقیت به حداقل برساند. ۲، اتریش در آن زمان به خاطر دستاوردهای علمی و نظامیاش بلند آوازه بود.
نامهای که امیرکبیر برای استخدام معلمان اتریشی به جان داودخان[۱] نوشت، به شرح زیر است:
«عالیجاه فطانت و ذکاوت همراه، زیدالمسیحیّن مسیو داود مترجم اول دولت علّیه ایران را مرقوم میشود که چون برای مکتب خانه شاهی که در مقر خلافت باهره بنیان شده است شش نفر معلم که کمال مهارت و وقوف داشته از قرار تفصیل: معلم نظام پیاده یک نفر، معلم توپخانه یک نفر، معلم علم هندسه یک نفر، معلم علم معادن یک نفر، معلم حکمت و جراحی و تشریح یک نفر، معلم سواره نظام یک نفر، ضرور در کار است. آن عالیجاه از جانب شرافت جوانب اولیای دولت علیه مأمور و مرخص است که به مملکت نمساد (اطریش) معلمهای مزبور را از قرار تفصیل فوق تا مدت پنج، شش سال اجیر کرده با مخارج آمدن و رفتن قرار نامه نوشته به آنها داده، هر قراری که عالیجاه به آنها بدهد، در نزد اولیای دولت ابد مدت مقبول و ممضی است، حرّره فی شهر ۱۲۶۶.»
جان داودخان در سال ۱۲۶۶ هجری قمری به منظور استخدام معلم به اتریش عزیمت کرد و پس از عقد قرارداد با معلمان اتریشی و استخدام آنها، در روز ۲۷ محرم الحرام ۱۲۶۷ هـ.ق وارد تهران شد معلمانی که به همراه جان داود به تهران آمدند عبارت بودند از:
۱، بارون کومنس، معلم پیاده نظام، اتریشی
۲،چارنوتا، معلم علم معدن
۳،آگوست کرزیر، معلم توپخانه
۴،نمیرو، معلم سواره نظام
۵،کوکاتی،معلم داروساز
۶،دکترپولاک، طب و جراحی
۷،زتی، ریاضیات و مهندسی
آنها دو روز بعد از عزل امیرکبیر وارد تهران شدند و میرزا آقاخان نوری، جانشین امیرکبیر، با سردی و نامهربانی ایشان را پذیرفت؛ چون او با همة اصلاحات میرزاتقی خان به مخالفت برخاسته بود. در این زمان سرهنگ شیل، وزیر مختار انگلیس در ایران، اعتمادالدوله را برانگیخت که معلمان اتریشی را به بهانهای بازگرداند و به جای آنها معلمان انگلیسی بخواهد. میرزاآقاخان، که سرسپردة انگلیس بود، با این کار موافقت داشت اما ناصرالدین شاه به آن رضایت نداد.
باری، امیرکبیر وقتی از بدرفتاری اعتمادالدوله نسبت به معلمان اتریشی آگاهی یافت. سخت غمگین و آزرده خاطر شد. جان داود را نزد خود خواست و به او گفت: «این معلمان را من به ایران خواستهام. اگر بر سرکار بودم، ایشان را بسزا احترام مینهادم و گرامی میداشتم اما اکنون اختیار ندارم و زشت و نکوهیده است که سرگردان و ناراضی باشند. چندان که میتوانی با آنان مهربانی کن و نگذار ناراحت باشند.»
گفتنی است وقتی معلمان اتریشی به تهران رسیدند، ناصرالدین شاه از ورودشان شادمان شد و داودخان را که چنین خدمت شایانی کرده بود، به دریافت حمایل سرخ سرتیپی مفتخر کرد.
برنامة آموزشی
رشتههای تحصیلی برگرفته از تخصصهای نخستین گروه معلمان اتریشی و ایتالیایی بودند و عمدتاً ماهیت نظامی داشتند. دانشآموزان در یکی از هفت رشتة یادشده ساماندهی میشدند و علاوه بر رشتة تخصصیشان در کلاسهایی در سایر زمینهها نظیر تاریخ و جغرافی نیز شرکت میکردند. زبانهای فارسی و عربی هم به آنها آموزش داده میشد (محبوبی اردکانی، ۱۳۰۰: ۲۹۶،۲۹۴). همه دانشآموزان تحصیلات خود را در یک سطح آموزشی آغاز کردند. آنها پیشرفت میکردند و سرانجام براساس پیشرفت و چگونگی امتحاناتشان به سه گروه تقسیم میشدند. امتحانات اصلی سه بار انجام میشد و به دانشآموزان ممتاز جوایزی اهدا میگردید. مدت تحصیل تقریباً هفت سال بود که بعدها به ۵،۴ سال کاهش یافت. زبان در ابتدا مشکل بزرگی بود؛ چون معلمان اتریشی فارسی نمیدانستند و مترجمانی که زبان آلمانی بدانند، به اندازة کافی در دسترس نبودند در نتیجه، فرانسه به عنوان زبان آموزشی در دارالفنون پذیرفته شد. زبان فرانسه به علت اهمیت اولیهاش در سراسر تاریخ دارالفنون، زبان اروپایی برتر باقی ماند. مطالب درسی در دسترس به زبان فارسی، معلمان اتریشی را بر آن داشت که بسیاری از مطالب خود را به فارسی ترجمه کنند.
معلمان علاوه بر آموزش کارهای دیگری نیز میکردند؛ مثلاً در محوطه، مشق نظامی میدادند. همچنین، کار تأسیس تعدادی کارگاه را در دارالفنون سرپرستی میکردند که از آن جمله کارگاه شمع سازی، باروت سازی و کاغذ سازی بود. افزون بر این، نخستین گروه معلمان استودیو عکاسی، داروخانه و آزمایشگاه فیزیک و شیمی نیز دایر کردند.
متولیان مدرسه
میرزامحمد علیخان (اولین وزیر امور خارجه) را باید اولین مدیر دارالفنون دانست. وی به مدت ۴۰ روز در این سمت باقی ماند و در ۱۸ ربیع الثانی ۱۲۲۵هـ . ش وفات یافت. پس از او اداره دارالفنون را به عزیزخان مُکری که آجودان باشی حکومت بود، سپردند؛ زیرا بیشتر رشتههای تعلیمی در مدرسه در زمینة نظام و فنون آن بود. سپس میرزامحمدخان امیرتومان، علیقلیخان اعتضادالسلطنه، رضا قلی خان هدایت، علی قلی خان و جعفر قلی خان هدایت (نیرالملک) به ترتیب عهده دار ریاست مدرسه تا پایان سلطنت ناصرالدین شاه ۱۲۷۱ هـ . ش شدند.
اندکی بعد در سال ۱۲۷۳ هـ . ش رضا قلی خان، پسر بزرگ جعفرقلیخان نیرالملک (نیرالملک دوم)، و سپس محمد حسین خان ادیب الدوله و پسرش، محمد حسن خان (ادیب الدوله دوم) این سمت را به ترتیب بر عهده داشتند. بعد از آنها نیز تا سال ۱۳۲۶ ش مدیریت دارالفنون به ترتیب بر عهده دکتر مسیح الدوله، امیرخیزی، حداد، پروفسور فاطمی، کلانتری، حاج عظیمی، پایور، دکتر کسایی، مقبلی، تقوی و زهادی قرار گرفت.
رسمیتـرین رئیس مدرسه که از سوی ناصرالدین شاه انتخاب شد، علی قلی میرزا اعتضادالسلطنه بود که همراه وی رضا قلی لله باشی (هدایت) به نظامت مدرسه رسید.
چیرگی خانوادة هدایت بر مدیریت دارالفنون تا آغاز مشروطیت در سال ۱۲۸۵ هـ. ش ادامه یافت.
ساختار اجرایی مدرسه
- ساعات درس از آغاز تأسیس تا سال ۱۲۳۵ هـ . ش یکسره بود؛ به این ترتیب که از اول صبح اندکی پس از طلوع آفتاب شروع میشد و تا سه ساعت به غروب مانده ادامه مییافت.
- دورة کامل تحصیلی در دارالفنون هفت سال بود.
- ناهار دانشآموزان به رایگان از طرف دولت در تالار ناهار خوری دارالفنون داده میشد. پس از زنگ کلاس که مقارن با ظهر بود، زنگی میزدند که دلالت بر خوردن داشت. هر دسته از دانشآموزان در اتاق مخصوص خود حاضر میشد. فرّاشها ناهار را از آشپزخانة مدرسه میآوردند و در هر اتاقی برای چهار نفر یک مجموعه ناهار میگذاشتند. این مجموعه شامل یک دوری چلو، یک بشقاب خورش، یک کاسه آبگوشت، یک بشقاب سبزی و پنیر، دو عدد نان سنگک و یک بشقاب بُرانی بود.
- تأمین لباس دانشآموزان بر عهدة دولت بود و سالی دو دست لباس میدادند؛ یک دست ماهوت زمستانه و یک دست دمیت تابستانه.
- از دانشآموزان طبقات پایین و متوسط سالیانه دوازده تومان و از طبقات اعیان و شاهزادگان سالیانه چهل تومان کمک هزینه دریافت میشد.
- استادان نیز در دارالفنون غذا صرف میخوردند.
- تحصیلات در دو سال اول در هر رشته، مقدماتی محسوب میشد و شاگردان برای ادامة تحصیل در دورة عالی آماده میشدند.
- حقوق استادان و خدمه و دیگر مخارج دارالفنون از خزانة سلطنتی و قسمتی هم که مربوط به رشته نظام بود، از بودجة خزانة نظام تأمین میشد.
- مجموع درآمد مالیاتی ملایر(سالیانه ۲۴۰۰ تومان) عاید دارالفنون میشد.
- دارالفنون تا سال ۱۲۳۵ هـ . ش در تمام طول سال دایر ولی در روزهای جمعه و دوشنبه به کلی تعطیل بود. همچنین در ماه رمضان، ایام عزاداری و اعیاد ملی و مذهبی تعطیل میشد. تا سال ۱۲۴۴ شمسی علاوه بر اعیاد ملی و مذهبی و یا ایام سوگواری و جمعهها و ماه رمضان، دوشنبهها نیز مدرسة دارالفنون تعطیل بود. اما در روزهای دیگر، شاگردان با تلاش قابل تحسینی تحصیل میکردند. در تابستان سال ۱۲۴۴ شمسی گرمای هوا چندان شدت یافت که تعلیم و تعلم بر استادان و شاگردان سخت شد. به ناچار قرار شد شاگردان و معلمان چهل روز از ایام تابستان را تعطیل کنند و به جای آن، دوشنبهها به مدرسه بروند.
- از زبانهای خارجی، زبان فرانسه، روسی و انگلیسی در مدرسه تدریس میشد. دانشآموزان در انتخاب یکی از این سه زبان یا هر سه آنها آزاد بودند ولی آموزش زبان فرانسه بیشتر مورد توجه بود.
- ناصرالدین شاه یکی دو ماه یک بار به دارالفنون سرکشی میکرد و در کلاسهای درس حاضر میشد. استادان هم در حضور او درسهای مربوط به خودشان را از دانشآموزان میپرسیدند.
- شاگردان نماز ظهر را در مدرسه به جماعت و به پیش نمازی شیخ محمد صالح یا ملا محمد حسنی، معلم عربی و ادبیات فارسی، به جا میآوردند. نمازهای جماعت معمولاً در مسجدی که متعلق به دارالفنون بود، اقامه میشد.
دورههای فعالیت دارالفنون
دورة اول: از زمان تأسیس دارالفنون با حضور و برنامهریزی امیرکبیر تا زمان ظهور مشروطه
دورة دوم: از مشروطه تا پایان دورة قاجار
دورة اول را میشود به دو دوره تقسیم کرد: ۱، دورة آغاز تأسیس مدرسه تا ظاهر شدن «فراموش خانه» (فراماسونری)، ۲،از فراماسونری تا مرگ شاه و شروع مشروطه. در دورة اول، عملکرد دارالفنون موفقیت آمیز بود و همه چیز نسبتاً خوب و رضایت بخش پیش میرفت. شاه به طور منظم به آنجا سرکشی میکرد، به دانشآموزان تلاشگر و موفق انعام میداد و مدرسه در کل کمبود مالی نداشت. روزنامة «وقایع اتفاقیه» در اکثر نوشتههای خود دربارة مدرسه خبرهای خوب مینوشت اما در دورة دوم، ملکم خان و مسئله فراماسونری ورق را برگرداند و بعد از آن دیگر از داخل دارالفنون کمتر اخبار خوش بیرون میآمد. میرزاملکم خان در سال ۱۲۳۱ هـ . ش به عنوان مترجم به همراه فرخ خان امینالملک کاشانی برای مصالحه و عقد معاهده با انگلیس به اروپا رفت. او در همین سفر در سال ۱۲۳۲ هـ . ش به عضویت «لژ دوستی صادقانه پاریس» درآمد و برای نخستین بار یک انجمن پنهانی به نام فراموشخانه در تهران بنیان گذارد. این مکان به مدت چهار سال دایر بود و در این مدت تعداد زیادی از شاگردان قدیمی دارالفنون به آنجا داخل شدند (بامداد، ۱۳۷۴: جلد چهارم: ۳۹).
مخبرالسلطنه در کتاب خود، «خاطرات و خطرات» می نویسد:
«و این ملکم از شعبده نیز سررشته داشته است و آخر در دارالفنون دسته گلی به آب داد و آبروی دارالفنون را بر باد داد»(۱۳۴۴: ۵۸).
دورة سوم: از مرگ ناصرالدین شاه تا پایان قاجار(۱۳۴۳،۱۳۱۳ هـ . ق)
با مرگ ناصرالدین شاه دارالفنون کاملاً از سکه افتاد. جانشین او، یعنی مظفرالدین شاه، هم غالباً بیمار بود و حوصلة رسیدگی به آنجا را نداشت.
مخبرالسلطنه دربارة مدارسی که در دورة مظفرالدین شاه ایجاد شدند، چنین میگوید:
«ناصرالدین شاه پس از قضیة فراموشخانه دیگر عنایتی به مدرسه نداشت. مظفرالدین شاه این باب را مفتوح کرد، هر کسی در هر گوشهای مدرسهای باز کرد» به هر حال، از زمان قتل ناصرالدین شاه تا قبول مشروطه توسط مظفرالدین شاه، یازده سال گذشت، بعد از آن هم شرایط آن چنان بغرنج و حساس بود که مدرسهای همچون دارالفنون نتوانست به حرکت مثبت خود ادامه دهد و مسیر درستی را طی نماید.۱۵ سال بعد از قبول مشروطیت نیز کودتای سیاه انجام گرفت. یعنی نقاط بحران بر روی این نقشه آنچنان به یکدیگر نزدیک بودند که محال بود محصول ماندگاری که بتوان از آن به عنوان ریشه و پایه استفاده کرد، به وجود آید. از اقدامات مهمی که در این دوره صورت پذیرفت، جدایی تدریجی آموزش مقدماتی از آموزش عالی بود. با ساخت مدارس جدید ترجیح داده شد که دیگر دارالفنون تنها مرکزی برای آموزشهای عالی باشد و دورههای مقدماتی را دانشآموزان در دیگر مدارس بگذرانند. بنابراین، در دورهای دارالفنون به مثابه دانشگاهی عمل کرد که تنها دانشآموزانی را میپذیرفت که دورههای مقدماتی را گذرانده بودند. این روند تا ظهور رضاخان ادامه یافت و در آن زمان بود که با ساخت دانشگاه این مدرسه (دارالفنون) به یک دبیرستان تبدیل شد.
کارکردهای دارالفنون
کتابخانه و کتابخانة ملی
کتابخانة ملی که یکی از ارزشمندترین گنجینههای فرهنگ مکتوب ماست از دل کتابخانة دارالفنون در آمده است. یک سال پس از افتتاح دارالفنون در سال ۱۲۶۹ قمری کتابخانة آن به نام «کتابخانه مبارکه دارالفنون» به وجود آمد. اعتضادالسلطنه در سال ۱۲۸۰ قمری برای استفادة شاگردان و معلمان تعدادی کتاب فارسی و خارجی تهیه کرد و در اختیار کتابخانه قرار داد. بنابه گفتة مخبرالدوله، که در آغاز به عنوان مسئول کتابخانة دارالفنون منصوب شده بود. این کتابخانه تعداد معدودی کتاب داشت. به مرور زمان، با اضافه شدن کتابهایی که استادان و دانشجویان دارالفنون نوشته بودند و همچنین کتابهای تاریخ اروپایی، کتابخانه بزرگتر شد. بسیاری از فرهیختگان نیز کتابهای خود را به این کتابخانه اهدا کردند. به عنوان مثال، اعتضادالسلطنه در سال ۱۲۴۲ قمری کتابخانة شخصی خود را، که شامل کتابهایی به زبان فارسی و اروپایی بود، به دارالفنون اهدا کرد. در دهة ۱۳۱۰ شمسی کتابخانة ملی تأسیس و گنجینة دارالفنون به آنجا منتقل شد. از زمان تأسیس کتابخانة دارالفنون تا سال ۱۳۵۷ شمسی، نامهای این کتابخانه به شرح زیر بوده است:
۱-کتابخانة مبارکة دارالفنون، ۲، کتابخانة معارف، ۳، کتابخانة عمومی ،۴، کتابخانة معارف فنی و ۵، کتابخانة فردوسی.
گفتنی است که علی قلی خان مخبرالسلطنه، وزیر علوم، اولین کتابدار دارالفنون بوده است.
ورزش
دارالفنون نخستین مدرسهای است که در آن ورزش به شیوة جدید رواج یافت.
در دارالفنون علاقهمندان به ورزش باستانی میتوانستند به این ورزش بپردازند. زورخانه از نخستین بخشهای ورزشی مدرسه بود که ساخته شد اما در دورة پهلوی از آن به عنوان سالن نمایش فیلم استفاده میکردند. میرمهدی ورزنده نخستین معلم و مروج ورزش جدید در ایران بود و جوانان را به ورزش تشویق میکرد او که در ترکیه، فرانسه و بلژیک تحصیل کرده بود، در سال ۱۳۳۳ قمری به خدمت دولت درآمد. دارالفنون را باید نخستین مدرسهای دانست که در آن ورزش به شیوة جدید رواج یافت.
نقاشی
ناصرالدین شاه به نقاشی علاقهمند بود و گاهی نقاشی میکرد. دارالفنون برای درس نقاشی، کلاس و مدرس آزموده و آگاه داشت. معلم نقاشی دارالفنون در آغاز موسیو کنستانس فرانسوی بود ولی بعد از او میرزاعلی اکبرخان نقاش باشی (مزین الدوله)، به تعلیم نقاشی در آنجا پرداخت. وی که در اروپا تعلیم نقاشی دیده بود و به زبان فرانسه تسلط داشت، صبحها به علاقهمندان نقاشی تعلیم میداد و عصرها زبان فرانسه میگفت. اعتضادالسلطنه در سال ۱۲۹۸ هـ . ق درگذشت. چندماه بعد از فوت او، ناصرالدین شاه هنگامی که که از مدرسة دارالفنون بازدید میکرد، تصویری نقاشی شده از اعتضادالسلطنه را دید و از مهارت نقاش آن بسیار شگفت زده شد. پس نام نقاش آن را پرسید گفتند که میرزا محمدخان از شاگردان مزینالدوله است. شاه خواست که او به دربار برود. به این ترتیب، میرزامحمدخان که بعدها از شاه لقب «کمالالملک» گرفت، تا پایان عمر ناصرالدین شاه نقاش باشی دربار بود اما پس از مرگ شاه، چون از اوضاع ناراضی بود، به اروپا رفت و مدت سه سال در آنجا ماند. مظفرالدین شاه در سفر دوم خود به اروپا در موزة «لور پاریس»، کمالالملک را دید و از ایشان درخواست کرد که به ایران برگردد. کمالالملک به ایران بازگشت اما با آزادی خواهان مشروطه همراه شد و بعدها هم یک مدرسة نقاشی تأسیس کرد.
نمایش
ناصرالدین شاه در سفر به اروپا با تماشاخانههای بزرگ فرنگ آشنا شد. علاقة وی به نمایشهایی که دیده بود او را بر آن داشت که در ایران تماشاخانه ایجاد کند. از این رو از مزین الدوله که زبان فرانسه میدانست، خواست نمایشنامة «مولیر» و نمایشنامههای خوب دیگر را ترجمه کند. مزین الدوله برای این کار از زنان و مردان خارجی، که در ایران زندگی میکردند و زبان فارسی هم میدانستند، کمک گرفت و به این ترتیب، سالی چند نمایش در تالار مدرسة دارالفنون روی صحنه میآمد. اعتضادالسلطنه در روزنامة خاطرات روز سهشنبه ۹ جمادی الثانی ۱۳۰۳ ق/ ۱۲۶۱ شمسی مینویسد:
«چند شب است در مدرسة دارالفنون وزیر علوم گویا تماشاخانه بازکرده. بازیگرها فرنگی هستند که ابداً بازی نمیدانند و زبان نمیفهمند اما طوطیوار فارسی یاد گرفتهاند. از قراری میگویند «خیلی خنک است». باز ایشان در قسمتی از خاطرات روز ۲۲ ربیعالثانی ۱۳۰۶ ق/ ۱۲۶۷ شمسی مینویسد: « امشب شاه به تماشاخانة مدرسه خواهند رفت که ارامنه بازی خواهند کرد.» «میرزاآقا تبریزی» را که از شاگردان دارالفنون بوده است، پدر گمنام نمایشنامه نویسی در ایران میدانند. او برای اولین بار سه نمایشنامه به زبان فارسی نوشت.
فیلم
پس از آنکه وزارت معارف به عهدة یوسف مشاور اعظم گذاشته شد، او تصمیم گرفت به منظور نمایش فیلمهای علمی، اخلاقی و اجتماعی برای شاگردان مدرسه یک سینما تأسیس کند. وی به پیشنهاد میر سید علی خان مفتش، مدرسه و معلم دارالفنون و مدرسة طب، دستور داد یکی از سالنهای مدرسة دارالفنون را به منظور نمایش فیلم برای شاگردان آماده کنند. بنابراین، نخستین سالن فیلم در دارالفنون در سال ۱۳۰۴ شمسی تأسیس شد.
عکاسی
عکاسی از زمان محمدشاه در ایران به وجود آمد. ناصرالدین شاه بـه
نقاشی و عکاسی علاقهمند بود و روزهایی که برای دیدار از دارالفنون میرفت از عکاسخانة وابسته به مدرسه، که زیر نظر عبداله میرزا قاجار پسر شاهزاده جهانگیر میرزا اداره میشد، دیدن میکرد و هر بار نیز عکسی از او برمیداشتند عکاسخانه دارالفنون تا چهار سال پس از مرگ ناصرالدین شاه دایر بود.
چاپ
با همت عباس میرزا، نایبالسلطنه، تنی چند از محصلان که به اروپا رفته بودند، با فن چاپ آشنا شدند و همینها بودند که نخست دستگاه چاپ حروفی و بعد چاپ سنگی را به ایران آوردند. میرزا صالح شیرازی نخستین کسی بود که یک دستگاه چاپ با خود به ایران آورد و آن را در تبریز به کار انداخت. با ایجاد دارالفنون نیز یک دستگاه چاپ به مدرسه آورده شد. «روزنامة ملی» و «روزنامة علمیه» از نشریاتی بودند که در مدرسه و در دارالطبایع دارالفنون چاپ شدند. چاپخانة دارالفنون دارای دو دستگاه ماشین چاپ سنگی بود که از هندوستان وارد شده بود. (از سال ۱۲۶۸ تا ۱۲۶۹ قمری) ۴۰ عنوان کتاب درسی در ۳۰۰ نسخه برای استفاده دانشآموزان مدرسه و علاقهمندان در چاپخانة دارالفنون به چاپ رسید. چاپخانة سنگی دارالفنون تا سال ۱۳۲۶ قمری زیر نظر خاندان هدایت برقرار بود.
در چاپخانههایی شبیه مطبعة سنگی دارالفنون حدود ۱۸ نفر به کار اشتغال داشتند. این افراد ۲ گروه بودند: ۱، افرادی که کار تهیة مطالب، کشیدن تصویرها و آماده کردن سنگ چاپ را انجام میدادند؛ ۲، افرادی که در فرایند چاپ فعالیت میکردند.
این امور در مطبعة دارالفنون، زیر نظر میرزا عباس، نقاش و استاد باسمه خانه، انجام میشد بود که به «استاد منطبعات دارالفنون» شهرت داشت.
مجلس حافظ الصحه
در اوایل سال ۱۲۹۸ قمری به منظور پیشگیری از انتشار بیماریهای مختلف مثل وبا و طاعون و آبله و امثال آن، انجمنی به نام «مجلس حافظ الصحه» وابسته به دارالفنون در مدرسه تشکیل شد. اعضای انجمن جمعی از پزشکان ایرانی و خارجی بودند. این انجمن روز یکشنبه ۲۶ ربیع الثانی ۱۲۹۸ با حضور علی قلی خان مخبرالدوله، وزیر علوم و معارف و ناظم دارالفنون و عدهای از پزشکان عضو در دارالفنون تشکیل شد. جلسات انجمن مدتها به طور مرتب و عمدتاً روزهای پنجشنبه با حضور پزشکان ایرانی و فرنگی تشکیل میشد و در آن، اعضا مورد علت مرگ و میرها بررسی و تصمیمگیری میکردند.
از متن صورت جلسات چنین برمیآید که ریاست جلسات را دکتر طولوزان به عهده داشته است. گاهی بعضی از بیماران بهطور اخص در مجلس حافظ الصحه حاضر میشدند و پس از بررسی و مشاوره تصمیمهای نهایی دربارة آنها اخذ میگردید. کار صحیه مدارس بهداشت دانشآموزان، معاینة معلمان به هنگام استخدام و آبله کوبی دانشآموزان بود. صحیة مدارس پس از آنکه وزارت معارف به وزارت فرهنگ تبدیل شد، به بهداری آموزشگاه تغییر نام داد. بهداری آموزشگاهها در سال ۱۳۴۶ شمسی منحل و وظایف آن به ادارة کل امور اجتماعی و رفاه معلم محول شد.
صعود بالون در مدرسة دارالفنون
در مورد صعود بالون در مدرسة دارالفنون تنها منبعی که یافت شد، اسناد خاطرات روزنامه ناصرالدین شاه است. خاطرات روز شنبه ۸ ربیع الاول ۱۲۹۴/۱۸۷۷ م. به خط شخص ناصرالدین شاه، در این باره نوشته شده است. به نظر میرسد که این امر برای ایشان بسیار جالب و جذاب بوده؛ زیرا خاطرات این روز را دو بار نقل کرده است.
«روز شنبه ۸ ربیع الاول ۱۲۹۴ هـ.ق، پنج ساعت به غروب مانده، از کرباس جلوخان مدرسة دارالفنون دو بالون بزرگ هوا رفت. همان بالونچیهای سابق، اول بالون بزرگ سرخ رنگی هوا کردند. یک نفر نشسته هوا رفت، زیاد نرفت، بهزودی افتاد به باغ و خانه اعتضادالدوله. ما با پیشخدمتها در بالای شمسالعماره بودیم. ادیب، فرخ خان، سباچی، وجیه و غیره بودند. مردم زیادی، یعنی کل شهر، روی بامها و کوچهها و غیره بودند. بعد از نیم ساعت دیگر، بالون سفید بسیار خوش ترکیب بزرگی هوا رفت. دو نفر نشسته بودند، خیلی خیلی خوب و راست به هوا رفت. قریب ۲ هزار ذرع هوا رفت که آدمها مثل کبوتری پیدا بودند. نیم ساعت تمام روی آسمان در میان ارتفاع ایستاد تماشای بسیار خوبی به مردم داد، بعد پایین آمد یک راست توی باغ سپهسالار افتاد».
جغرافیا
از معلمان جغرافی دارالفنون یکی میرزاملکم خان و دیگری مسیو کرشش کسانی که ریاضی درس میدادند جغرافی نیز تدریس میکردند. تا پیش از تأسیس دورههای جدید، بسیاری از معلمان در مدرسهها با حساب، هندسه و تاریخ آشنا میشدند اما درس جغرافیا نمیخواندند. یکی از محصلان و تحصیلکردههای دارالفنون میرزا عبدالرزاق بغایری بود. بغایری در سال ۱۳۰۸ قمری تصمیم گرفت نقشهای از ایران تهیه کند. او پس از هشت سال بررسی و مطالعة ۶۰ قطعة نقشه کوچک و بزرگ، موفق شد نقشهای از ایران تهیه و در ۷۰۰ نسخه چاپ کند. بغایری در سال ۱۳۱۲ قمری یک کرة جغرافیایی ساخت و به وسیله امینالدوله برای شاه فرستاد. شاه خوشش آمد و به او ۱۵۰ تومان پاداش داد. در زمان سلطنت مظفرالدین شاه، بغایری بار دیگر کرهای ساخت و به وسیلة «عبدالحسین فرمانفرما» برای شاه فرستاد. شاه او را تشویق کرد و ۲۰۰ تومان به او پاداش داد.
موسیقی
ناصرالدین شاه در سفر اول خود به اروپا، از مراسم تشریفات و رشتة موسیقی خوشش آمد از این رو از رئیس جمهور فرانسه درخواست کرد یک استاد موسیقی برای آموزش ایرانیها بفرستد. وزیر جنگ فرانسه، موسیقی دانی به نامه آلفرد ژاک بانیست لور را به ایران فرستاد. لوُر موفق شد در حدود سه سال ۶ واحد تربیت کند و به پاداش خدماتی که به موسیقی ایران کرد، به دریافت نشان نظامی شیر و خورشید و نشان علمی نائل آمد. شعبة موزیک مدرسة دارالفنون پس از ورود «لور» به ایران و با موافقت ناصرالدین شاه شروع به کار کرد. دورة تحصیل در شعبة موزیک ۶ سال بود و این مدرسه ۸ کلاس داشت. در سال ۱۳۳۸ قمری کلاس موزیک از مدرسة دارالفنون جدا شد و به صورت مستقل زیر نظر وزارت معارف قرار گرفت.
کشف معدن به شیوة علمی
از جمله تأثیرات مدرسة دارالفنون، که جنبه اقتصادی هم داشت، تربیت متخصصانی بود که در زمینه معدن شناسی تبحر داشتند. این افراد با شناسایی معادن، برداشت از معادن شناخته شده را میسر میساختند. میرزا نظام معدنچی یکی از این افراد بود او که در آزمایش و تحقیق بر روی سنگهای معدنی، همکاری داشت، مأموریت یافت که معادن قم، کاشان، اصفهان، کردستان و... را کشف کند.
تلگراف
دانشآموزان دارالفنون با راهنمایی معلم علاقهمند توپخانه، مسیو کریزر اتریشی، نخستین فرستنده و گیرندة تلگراف را در اسفند ماه ۱۲۳۶ شمسی ساختند و با سیم کشی میان دو کلاس مدرسه، به طور آزمایشی تلگرافی را در حضور میرزاآقاخان نوری صدراعظم، مخابره کردند.
ناصرالدین شاه از شنیدن این خبر شادمان شد و دستور داد بین قصر گلستان و باغ لالهزار سیم تلگراف کشیده شود. پس از آن، خط تلگراف میان تهران و چمن سلطانیه زنجان، که محل استقرار ارتش بود، برقرار شد.
تهیه آمار
در زمان صدارت حسینخان سپه سالار، که از شاگردان دارالفنون بـود، موضوع تهیه و تنظیم آمار شهر تهران در اولویت قرار گرفت و شاگردان دارالفنون اطلاعات مفیدی دربارة نسبت جمعیت مردان به زنان و چگونگی وضعیت اقتصادی قشرهای مختلف جامعه که ساکن شهر تهران را جمعآوری کردند.
رواج طب جدید
یک سال پس از افتتاح دارالفنون، نخستین عمل جراحی سنگ مثانه و پس از آن، عمل چشم و بعضی سرطانها توسط دکتر پولاک، استاد اتریشی انجام شد. برای اینکه شاگردان طب درسهای پزشکی را همراه عمل بیاموزند، به درخواست اعتضادالسلطنه، ناصرالدین شاه موافقت کرد بیمارستانی وابسته به دارالفنون تأسیس شود. این مریضخانه، ساخته و با وسایلی، که فراهم کردن آنها در آن زمان میسر بود مجهز شد. ناصرالدین شاه روزهایی که به بازدید مدرسه میرفت، به این بیمارستان نیز سرکشی میکرد. گاهی هم بیمار در کلاس درس حاضر میشد و در حضور شاگردان جراحی روی او صورت میگرفت. در گزارشی از دارالفنون به تاریخ شنبه ۵ شهر صفر ۱۲۸۴/ ۱۲۵۵ شمسی لغایت پنجشنبه دهم آمده است:
«روز سه شنبه هشتم شهریور ماه مزبور نیز طفلی به سن هشت سال که از اهل مازندران بود و سنگ مثانه داشت در حضور شاگردان با آلات جراحی سنگ او را بیرون آورده و بعد از سه روز معالجه و مداوا شفا یافته معاودت به وطن خود نمود، کلاسهای عملی که دکتر پولاک راه اندازی کرده بود از جمله اعتبارها و امتیازاتی است که از روش پژوهشی، تحقیقی و علمی وی در مدرسة دارالفنون راه یافت. دکتر پولاک در عمل جراحی سعی میکرد از حضور شاگردانش بهره برد تا دانشآموزان شیوه تدریس علمی، عملی را به طور کاربردی فراگیرند. روزنامة وقایع اتفاقیه مینویسد: دکتر پولاک سه سنگ مثانه بیرون آورد ... و از ماه محرم پارسال تا حال که یک سال است بیست و سه سنگ مثانه بیرون آورده که بیست نفر آنها ذکـور و سه نفر اناث بـودهاند و از همة اینها یک نفر تلف شده است. الحق عـالیجاه مشارالیه درک ار خود بسیار قابل و ماهر است.»
تنظیم تقویم
در مدرسة دارالفنون به تهیه و تنظیم تقویم مبادرت میشد. روزنامه دولت علّیه ایران مورخ پنجشنبه ۵ ربیع الثانی ۱۲۸۳ هـ. ق چنین مینویسد:
«میرزا محمود منجم که از شاگردان ممتاز مدرسه مبارکه دارالفنون و چندی برای تکمیل علم مزبور به فرانسه رفته در پاریس به تحصیل و تکمیل علم تنجیم اشتغال نموده و در سنة گذشته ۱۲۸۲ هـ. ق، تقویمی از روی حرکات و ادوار کواکب سبعه سیاره و کواکب سیارة جدید، که حکمای پاریس معلوم نموده و دیدهاند، استخراج کرد و به طبع رسانید، و بعد به هر یک از صاحبان روزنامه نسخه، مجاناً داده میشود.»
موارد فوق حاکی است که میرزا محمود منجم، از دانش آموختگان دارالفنون بود، هنگامی که تجربه و دانش کافی بهدست آورد، تقویمی مناسب از روی حرکات سیارات تهیه کرد و در دسترس علاقهمندان قرار داد.
دارالفنون و تظاهرات مشروطه خواهی
با ورود محصلان دارالفنون در اعتصابات و تظاهرات معترضانه ضد حکومتی و هماهنگی با محصلان دیگر مدارس ور مدارس عالی کشور، کانون روشنفکری اجتماعی پدید آمد. در ماجرای قیام بر ضد امتیاز انحصار تنباکو، شرکت معلمان و محصلان دارالفنون و مدارس عالی و وابسته در تظاهرات خیابانی کاملاً نمایان شد. از سال ۱۳۲۴ قمری پس از گسترش اعتراضهای عمومی، که به انقلاب مشروطیت انجامید. نقش تاریخی و اجتماعی مدرسة دارالفنون برجسته شد. جمعی از کارشناسان مشروطیت، نظامنامة انتخابات اولین مجلس ایران را در مدرسة دارالفنون نوشتند. محل برگزاری انتخابات نیز در همین مدرسه بود. دانش آموختگان دارالفنون در تمامی انجمنهایی که در جریان مشروطه خواهی تشکیل شده بود فعالیت داشتند. پس از کودتای محمدعلی شاه و مبارزات مردم در دروازة استبداد صغیـر و فتـح تـهران، مدرسة دارالفنون یکی از مراکز مشروطه خواهان به شمار میرفت.
دارالفنون و مدارس جدید
تأسیس مدرسة دارالفنون سرآغازی بر تأسیس مدارس گـوناگون بود و فعالیتها و برنامههای آن منجر به رشد و گسترش مدارس دیگر شد؛ مدارسی که پس از مدرسة دارالفنون بیشتر در مرکز ایران (تهران)، سپس در کلانشهرهایی چون تبریز و اصفهان شکل گرفتند.
در سال ۱۲۷۵ قمری مدرسهای به سبک دارالفنون در تبریز تأسیس شد که معلمان آن اغلب دانشآموختة دارالفنون بودند. در اصفهان نیز ظلالسلطان مدرسهای بنیاد کرد که مدیر آن افسری ایرانی بودکه فن توپخانه را در فرانسه فراگرفته بود[۲].
مدارسی که در تهران شکل گرفتند عبارت بودند از:
مدرسة شرف (۱۳۱۶ ق)، مدرسة مظفریه (۱۳۱۶ ق)، مدرسة افتتاحیه (۱۳۱۶ ق) مدرسة علمیه (۱۳۱۶ ق) مدرسة سادات (۱۳۱۶ ق) مدرسة ابتدائیه (۱۳۱۶ ق) مدرسة دانش (۱۳۱۷ ق) پس از تهران دومین شهری که از نظر تأسیس مدرسه سابقه دارد، تبریز است که علاوه بر مرحوم میرزا حسن رشدیه مدارس کمال، لقمانیه، شرافت بود.
در اصفهان دو مدرسه به وجود آمد که بعدها با مخالفت مواجه شد. در مشهد محمدحسن خان ملک الحکما در سال قبل از مشروطیت سه باب مدرسة ابتدایی به نامهای مظفریه، همت و ادب تأسیس کرد.
نماز جماعت در مدرسة دارالفنون
نماز جماعت در دارالفنون به امامت شیخ محمد صالح برگزار میشد. او برادر «میرزا طاهر شعری» از اولاد «شیخ زاهد گیلانی» و مردی زاهد و مقدس بود و برای این انتخاب شده بود که به بیست نفر از شاگردان مدرسه که در فارسی و عربی چندان مهارتی نداشتند، درس بگوید. به علاوه، همه روزه شاگردان، نماز ظهر و عصر را به صورت جماعت و با اقتدا به وی ادا میکردند. در ادامه، بخشهایی از گزارش، در مورد برگزاری نماز جماعت در دارالفنون آمده است.
«عالی جانب شیخ محمد صالح بعد از ادای فریضه ظهر از کتب فارسیه و مقدمات عربیه درس به شاگردان خود داده دو نفر از شاگردان مشارالیه که در دروس ساعت ... قراول افتاد. بعد مرخص شده مشغول درس شدند عالیجناب شیخ محمد صالح به شاگردان خود سپرده، خود از کتب فارسیه و مقدمات عربیه درس داده و بعد از ظهر نماز خوانده هم شاگردان به نماز حاضر شدند.» (اسناد موجود خزانة سازمان ملی ایران، آلبوم ۱۱: ۸۹).
دارالفنون و دانش آموختگان
یکی از کارکردهای مهم مدرسة دارالفنون، تربیت نیروهای متخصص در حوزههای فرهنگی، ادبی علمی، سیاسی و تاریخ معاصر ایران بود. بسیاری از چهرههای فرهنگی، علمی و اجرایی کشور که تحصیلات خود را در این مدرسه به پایان بردهاند، در مقاطع مختلف تاریخ معاصر، هر یک به نوعی تأثیرگذار بودهاند. در ادامه به اسامی برخی اشاره میشود:
شعرا: اسماعیل آشتیانی، داریوش آشوری، احمد فرسیو اخگر، نوذر پرنگ، سید احمد پژوم شریعتی، رضا تابش، محمدحسن خان سامانی، محمدعلی سپانلو، محمدحسین شهریار، ابراهیم صهبا، عباس فرات، سیاوش کسرایی، فریدون مشیری، مظاهر مصفا، محمود وحیدزاده نسیم، منوچهر نیستانی، عباس یمینی شریف، حیدر رقابی، مسعود عطایی و احمد حسابی.
چهرههای علمی: علی آزمایشی، امیر آشفته تهرانی، اسدالله آل بویه، سیاوش آگاه، عبدالحمید زنگنه، عباس اقبال آشتیانی، فیروز حریرچی، عبدالرسول خیامپور، یدالله سحابی، غلامحسین صدیقی، ذبیح الله صفا، محسن عزیزی، محمدحسین علی آبادی، تقی فاطمی، مسعود فرزاد، نصرالله فلسفی، مسعود خان کیهانی، میرزا رضا مشایخ، محمد معین، محسن هشترودی، منوچهر اقبال. آذرنوش آذرتاش، تقی آرانی، ابوالقاسم رفیعی، جهانگیر خان صوراسرافیل، سید محمد (محیط) طباطبایی، جابر عناصری، غلامحسین رهنما (عضو عالی مجمع نجومی آکادمی علوم فرانسه)، نصراله فلسفی (مورخ)، حاج محمد میرزا کاشف السلطنه (پدر صنعت چای)، دکتر سید علی مجتهدی گیلانی( موسس دانشگاه صنعتی شریف)، میرزامحمد خان ممتحن الدوله (طراح مسجد سپه سالار)، میرزا محمودخان شیمی (رئیس مدرسه داروسازی).
نویسندگان: احمد آرام، فریدون آدمیت، داریوش آشوری، جلال آل احمد، شمس آل احمد، نادر ابراهیمی، نصرت الله باستان، عبدالرزاق بغایری، عباس پهلوان، احمد حسابی، محمود گلابدرهای، حسین قلی مستعان، میرزا عبدالغفارنجم الدوله، احسان نراقی، صادق هدایت.
پزشکان: مهدی آذر، ارسطو اردستانی، جواد آشتیانی، خلیل الله اعظم الدوله، نصرت الله باستان، عبدالرزاق بغایری، میرزا ابوالحسنخان بهرامی، میرزا علینقی حکیمالملک ، سید حسین رضاعی، احمدخان شقایق، حسینعلی طیب (پزشک ناصرالدین شاه)، نصرت الله کاسمی، حسام الدین مشارالدوله.
وزرا: مهدی آذر، مرتضی آزموده، جواد آشتیانی (وزیر فرهنگ)، حبیباله آموزگار (وزیر فرهنگ)، حسن المحتشم السلطنه اسفندیاری (عدلیه، خارجه)، عبدالحمید اعظم زنگنه (وزیر فرهنگ)، شمسالدین جزایری (وزیر فرهنگ)، رضا جعفری (وزیر فرهنگ)، عبدالعلی جهانشاهی (وزیر مشاور)، علی اکبر داور (مالیه دادگستری)، منصور روحانی (وزیر کشاورزی)، علی ریاضی (وزیر فرهنگ– جنگ)، محسن سلیمانی میرزا (وزیر معارف)، کریم سنجابی(وزیر خارجه)، سید علی شایگان(وزیر فرهنگ)، اسداله میرزا شهاب الدوله (وزیر معارف)، یدالله سحابی (وزیر مشاور)، جهانشاه صالح (وزیر فرهنگ)، عیسی صدیق (وزیر فرهنگ)، مرتضی قلیخان صنیعالدوله (وزیر علوم)، محمد رضا عاملی تهران (وزیر آموزش و پرورش)، قاسم غنی(وزیر فرهنگ)، میرزا حسنخان محتشم السلطنه (وزیر معارف)، علی قلیخان مخبرالدوله(وزیر علوم)، محمود مهران (وزیر فرهنگ)، پرویز ناتل خانلری (وزیر فرهنگ)، اسکندر ناظم المالک (وزیر مختار ایران در لندن)، تقی نصر (وزیر دارایی)، جعفرخان نیرالملک (وزیر علوم)، هادی هدایتی (وزیر فرهنگ)، ابراهیم یزدی (وزیر خارجه)، مصطفی چمران (وزیر دفاع)، سید کاظم اکرمی (وزیر آموزش و پرورش)، امانالله میرزا ضیاءالدوله (وزیر فرهنگ)، مرتضیخان ممتازالملک(وزیر معارف)، حسنعلی کمال هدایت نصرالملک (وزیر مختار).
چهرههای سیاسی: منوچهر اقبال، میرزا ابراهیمخان حکیمی، ابوالحسن عمیدی نوری (معاون نخست وزیر)، محمدعلی فروغی، باقر کاظمی (معاون نخست وزیر)، عبدالحسین هژیر، سلطان عبدالمجید میرزا عین الدوله، سعداله میرزا جوادخان، مهدی بازرگان، نورالدین کیانوری، احمدخان دریابیگی.
هنرمندان: ابوتراب خان غفاری، میرزا اسماعیل جلایر، محمد غفاری کمال الملک، میرزا موسی، میرزا اسماعیل جلایر، ابراهیم آژنگ، غلامحسین درویش خان، غلامرضا مین باشیان، غلامحسین مین باشیان.
بهرام بیضایی (نمایشنامه نویس، کارگردان)، میرزا آقا تبریزی (نمایشنامه نویس)، ایرج زهری(نمایشنامه نویس)، احمد محمودی، محمدعلی نجفی(کارگردان)، حسین گلگلاب (سرایندة سرود "ای ایران").
روزنامه نگاران: شمس آل احمد، سید جلالالدین اعتمادی، عباس پهلوان، جعفر جهان – میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل – ابوالحسن عمیدی نوری، حسینقلی مستعان.
برخی ناکارآمدیهای دارالفنون و دلایل آن
- نبود معلمان فارسی زبان، یکی از عوامل ناکارآمدی این مدرسه بود. معلمان استخدام شده بیشتر به زبان انگلیسی صحبت میکردند و دولت برای حل این مشکل مجبور شد تعدادی مترجم استخدام کند.
- نبود ضوابط درست برای تعیین و انتخاب محصلان در هـر رشته باعث میشد بعضی شاگردان سرخورده شوند و در حین تحصیل دریابند که رشتة مورد علاقه شان رشتة دیگری است.
- استبداد ویژة ناصرالدین شاه از عواملی بود که مانع ایجاد برخی رشتهها میشد.
«ناصرالدین شاه از نشر افکار آزادیخواهی میان مردم خاصه جوانان سخت بیمناک بود. به همین سبب از گشودن کلاسهای رشته حقوق و سیاسی و تاریخ در دارالفنون به شدت جلوگیری میکرد.» (یغمایی، ۱۳۴۸: ص-۱۲۰ )
- طبقاتی بودن جامعه به نوعی در پرورش فکری شاگردان مؤثر بود. در مدرسة دارالفنون گزینش اولیه شاگردان در محدودة، طبقات امرا و اعیان و بزرگان بود و همین امر مانع گسترش و توسعه علمی و فرهنگی به نحو مناسب میشد. مرحوم «یحیی دولت آبادی» در این زمینه میگوید:
«اعیانزادگان ناز پروردة خودرو بار آمده به کلی از زندگی تحصیلی اجتماعی بیخبر، مانند یک گله آهوی صحرایی در یک محوطه محدود جمع شده میخواهند آنها را در تحت نظم و تربیت درآورند و آنها اطاعت ننموده تصور میکنند دارالفنون مکتب خصوصی آنهاست و رؤسا و معلمان لَلِهها و معلم سربازخانههای ایشان.» (دولت آبادی، یحیی، حیاط یحیی، جلد اول ص ۳۲۶)
- دانش آموختگان دارالفنون از طرف شاه و دربار به کاری مأمور میشدند که موافق تخصصشان نبود. به عنوان مثال، عبدالرسول خان اصفهانی، بهترین محصل ریاضی این مدرسه، پس از چند سال اقامت و تحصیل در پاریس به حکومت ملایر و تویسرکان مأموریت یافت یا میرزا محمود منجم پس از چند سال کار در رصدخانة پاریس در تلگرافخانه به کار مشغول شد و در نهایت به مقام کارگزاری در یکی از شهرها رسید.
- پیشرفت نابرابر شاگردان موج رکود تحصیل به راه انداخت. اقبال یغمایی میگوید: «پیشرفت تحصیل شاگردان دارالفنون با هم برابر نبود برخی بر اثر سستی یا عدم کفایت ذهنی از دیگران عقب نمانند و تحصیل را رها نکنند. شاگردانی را که قابلیت بیشتر داشتند، وادار میکردند به آنانی که درس نمیخواندند، بیاموزند»(یغمایی، ۱۳۴۸: )
تجدید بنای دارالفنون
وقتی عمر دارالفنون به ۸۰ سال رسید، فرسودگی ناشی از مرور زمان و نمور بودن کلاسها نارضایتی شاگردان و استادان شد. بهگونهای که در سال ۱۳۰۵ وقتی تدین، وزیر معارف، برای بازدید از دارالفنون بدانجا رفت، با خیل دانشآموزان معترض مواجه شد. در آن روز یکی از دانشآموزان به نام نصرتالله کاسمی که در سخن گفتن زبان آور بود و بعدها پزشک و شاعر و ادیب شد، به زیبایی مسائل و مشکلات مدرسه از جمله تاریک و مرطوب بودن اتاقها را مطرح کرد و وزیر هم قول مساعد داد که در این زمینه اقدامی کند ولی در زمان وزارت او هیچگونه اتفاقی نیفتاد تا اینکه در سال ۱۳۰۸ شمسی در زمان وزارت اعتمادالدوله دستور تجدید بنای دارالفنون داده شد. نیکلای نیویج مارکف، مهندس روسی که به تبعیت ایران درآمده بود، مأمور نقشه کشی بنا شد و عمارت جدید از سوم مهرماه ۱۳۱۳ شمسی مورد بهره برداری قرار گرفت. مراسم گشایش مدرسه توسط محمدعلی فروغی، نخست وزیر، در تالار جدید دارالفنون برگزار شد.
در آن زمان وزیر وقت علی اصغر حکمت بود. همچنین بنایی برای «صحیة مدارس» در ضلع شرقی مدرسة دارالفنون احداث شد. این ساختمان در دو طبقه به مساحت ۵۰۰ متر مربع با مهندسی سموئیل سعید و معماری حاجی خان مصفایی شیرازی در مدت شش ماه ساخته شد. صحیة مدارس در روز چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۱۴ شمسی با حضور هیئت وزیران و برخی نمایندگان مجلس گشایش یافت.
وضعیت کنونی مدرسة دارالفنون
ساختمـان مـدرسه در دو طبقه در زمینی مستطیل شکل بنا شده
است. در رأس هر ۴ ضلع، ۴ پلکان مارپیچی طبقة پایین مدرسه را به طبقة بالا متصل میکنند. در حاشیه بیرونی پلهها نردة آهنی توپری نصب شده است. مدرسه در مجموع ۳۲ کلاس درس دارد که ۱۲ کلاس در دو طبقة ضلع شرقی و به همان اندازه در ضلع غربی و ۸ کلاس در دو طبقة ضلع شمالی واقع شده اند. در ضلع جنوبی ساختمان سالنهای نمایش و غذاخوری قرار گرفته است. سالن نمایش ۱۳ × ۲۷ متر مربع بزرگترین فضای سرپوشیده در مجموعة دارالفنون است. ابعاد سالن غذاخوری دومین فضای سرپوشیده به طول و عرض ۱۳×۱۹ متر مربع میباشد. سقف این دو فضای بزرگ با الوار قطور چوبی و بستهای آهنی و پیچ و مهرهای پوشیده است. البته در سالهای اخیر با مجوز میراث فرهنگی خرپای فلزی نیز اضافه شده است. گفتنی است که دو سقف ۳۵۰ و ۲۵۰ متری این سالنها ستون ندارند.
ضلع شرقی ساختمان: ساختمانی است که به عنوان اولین آموزشگاه بهداری در دو طبقه به مساحت ۵۰۰ متر در سال ۱۳۱۴ شمسی بنا شده و اکنون ساختمان اداری و کتابخانة دارالفنون در آن قرار گرفته است.
در ضلع شمال شرقی بنا و متصل به ساختمان ورودی مدرسه ساختمان دو طبقهای وجود دارد. این ساختمان در دهة ۱۳۴۰ شمسی با اتصال به اتاق شمالی ورودی به عنوان آزمایشگاه ساخته شد و هم اینک، قسمتی از آن سرایداری و قسمتی دیگر بخش اداری است.
ضلع شمالی ساختمان: ساختمانی که در این قسمت قرار دارد،پیش از این با عنوان "باشگاه ورزشی ورزنده" مورد استفاده قرار میگرفت. در سال ۱۳۸۵ در مقابل این ساختمان سایبانی ساخته شد که ترکیب کلی آن با معماری مجموعه هماهنگی ندارد. بنای مدرسه که ظاهراً متعلق به دورة قاجار است، در زمان بازسازی مدرسه توسط مارکوف دست نخورده باقیماند. در دهة ۱۳۲۰ یا ۱۳۳۰ مدرسه تخریب و بخشی از ضلع شمالی خارجی آن بدون توجه به الگوی نما سازی اولیة بنا، دوباره نماسازی شد.
همچنین در سال ۱۳۰۸ شمسی به دستور وزیر معارف وقت بخشی از زمین شمالی دارالفنون، که قبلاً مدرسة موزیک بود، به وزارت پست و تلگراف واگذار شد که هم اینک ساختمان بلندی است در میدان امام خمینی.
* بخشی از محدودة جنوب غربی مدرسه نیز در اوایل دهة ۱۳۶۰ شمسی به طرح توسعة "مسجد ربانی" اختصاص مییابد.
محوطة حیاط: در وسط حیاط، حوضی سنگی دیده میشود که احتمالاً همان حوض بزرگ اولیه نیست. ظاهراً در ساخت و ساز دوم مدرسه در سال ۱۳۰۸ شمسی حیاط کوچک شده است و فضای وسط آن را به هشت مثلث تقسیم کردهاند که حاصل اتصال قطرهای میانی و جانبی مستطیل وسط حیاط است. در حد فاصل این هشت مثلث راهروهای آجری در نظر گرفتهاند که همة آنها به نقطة مرکزی حیاط، یعنی حوض آب، منتهی میشوند درختان بلند این باغچهها با طراوات و شاداباند و به نظر میرسد از جمله درختان اولیهای باشند که بعد از ساخت دارالفنون کاشته شدهاند. ضمناً مساحت حیاط مدرسه ۵/۱۰/۵۵۹۴ (پنج هزار و پانصد و نود و چهار متر وده سانتی متر و ۵ میلی متر) است.
درب ورودی
درهـای دارالفنـون به طـرف خیـابان «باب همایون» باز میشدند در سال ۱۲۹۲ قمری در ورودی بنا به شمال شرقی مدرسه رو به خیابان ناصرخسرو منتقل گردید. این دروازه به شیوه معماری سنتی دارای اتاق زنجیرهای بلندی است. در دو سوی درگاه دو ستون استوانهای نقرهای رنگ، طاق این دروازه را نگه داشته است. درست بالای در دولنگهای، کلمة "دارالفنون" با خطی خوش بر پیشانی در ورودی به چشم علاقهمندان به هنر و معنی، خوش مینشیند. در کنار آن، تاریخ "۱۲۶۸ قمری" بر کاشی نوشته شده است. همچنین در بالای در کوچک (سمت ناصرخسرو) بر کاشیهای آبی فیروزهای خوش رنگ این نوشته دیده میشود: "توانا بود هر دانا بود، وزارت معارف – صحیه مدارس".
نما: نمای بیرونی دارالفنون از داخل حیاط، آجری ساده با تزیینات مقرنسی در بالای دیوارهاست. علاوه بر این تزیین مختصر آجری، در قابهای کاشی فیروزهای که در قسمت زیر مقرنسکاریها تعبیه شدهاند، شعرها و جملههای حکمت آمیز از گویندگان ایرانی را با رنگ سفید نوشتهاند. در وسط دو ضلع شمالی و جنوبی مدرسه، دو درگاه قرینه وجود دارد. درگاه شمالی راه دسترسی فضای مدرسه به زمین پشت ساختمان مخابرات و درگاه جنوبی راه دسترسی به دو سالن نمایش و غذاخوری است. در زیر طاق این دو درگاه تزیینات کاشی کاری مختصری دیده میشود. بالای درگاه شمالی، اتاق شاه نشین قرار دارد که پنجرة آن در قسمت بالایی درگاه رو به فضای سبز و دلانگیز حیاط باز میشود. قابهای کاشی بالای این دو درگاه بزرگترین قابهای کاشی کاری در تمام صحن ساختمان هستند که با دو آیة قرآن مزیّن شدهاند. بر قاب درگاه شمالی بخشی از آیه نهم سوره زُمر را نوشتهاند: «آیا آنان که میدانند با آنها که نمیدانند مساویاند؟» و بر قاب بالای درگاه جنوبی بخشی از آیه دویست و شصت و نهم سورة بقره نوشته شده است: «و هر کس را که خدا دانش و حکمت دهد، به او خیر فراوان رسیده است».
در ابتدا و انتهای هر دو ضلع شرقی و غربی چهار بیت از شعرهای حکیمانة «فردوسی» بر کاشی نقش بسته است. علاوه بر این، در پیشانی هر کلاس، در قابی مستطیل شکل از کاشیهای فیروزهای خوشرنگ با خط نستعلیق، عبارت یا مصرعی شعر از گویندگان نامی ایران دیده میشود.
مصرعهایی که بر پیشانی بین دو کلاس طبقة اول و دوم آمده است:
- عقلها را عقلها یاری دهند (مولوی)
- هر چیز که در جستن آنی، آنی (بابا افضل)
- بنی آدم اعضای یکدیگرند(سعدی)
- جهان را هم چون تن خویش دان(فردوسی)
- ستون خرد بردباری بود(فردوسی)
- به فرهنگ باشد روان تندرست (فردوسی)
- زگفتار و کردار برمگذران (فردوسی)
- فرزند خصال خویشتن باش (نظامی)
- از امروز کاری به فردا ممان(فردوسی)
- صبر و ظفر هر دو دوستان قدیماند(حافظ)
- هنر نزد ایرانیان است و بس (فردوسی
- از ایران جز آزاده هرگز نخاست (اسدی توسی)
- اول اندیشه وانگهی گفتار (سعدی)
- بال و پرّ مرغ جانها همت است (عطار)
- علم و حکمت کمال انسان است(سنایی)
- مکن بد به کس گر نخواهی به خویش (رودکی)
- کوشا باشید تا آبادان باشید (انوشیروان)
- همه چیز به خرد نیازمند است و خرد به آزمون (انوشیروان بابکان)
دارالفنون پس از پیروزی انقلاب اسلامی
مدرسة دارالفنون تا سال ۱۳۶۴ شمسی به فعالیت خود ادامه داد و پس از آن به عنوان مرکز تربیت معلم و مدتی به عنوان مرکز آموزش عالی ضمن خدمت فرهنگیان مورد بهرهبرداری قرار گرفت. سازمان میراث فرهنگی در تاریخ ۱۱/۶/۱۳۷۵ این بنا را با شمارة ۱۷۴۸ به دلیل ویژگیهای زیر در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رساند:
۱- قدمت تاریخی، ۲- به عنوان نماد و مظهری از پیشینة آموزش نوین در ایران، ۳- محل تحصیل بسیاری از شخصیتهای برجسته علمی، فرهنگی، سیاسی و ... ۴- پیشینه معماری نوین و مدرن و بخشی از تاریخچة شهرسازی جدید ایران.
مرمت بنای مدرسة دارالفنون
برای مرمت بنای دارالفنون در فاصلة سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۵ اقدامات زیر صورت گرفت.
۱- تعمیر و مرمت خرپای چوبی زیر شیروانی سقف مدرسه
تمامی خرپاهای زیرشیروانی بازبینی و تقویت و با مواد شیمیایی و طبیعی آفت زدایی شدند، تیرها معمولاً در قسمت انتهایی، دچار پوسیدگی میشوند از این رو، قسمت از بین رفته تعویض و با الوارهایی که بهطور عمودی قرار میگرفتند، از دو طرف تقویت شد.
۲- مرمت شیروانیهای سقف
سقف شیروانی کل مدرسه بهطور کامل بازبینی و مرمت گردید و کلیة آبراهها و ناودانها و مسیرهای آب باران که آسیب دیده بودند، اصلاح شدند، ورقهایی هم که کاملاً از بین رفته بودند تعویض گردیدند و بقیة ورقها با ایزوگام پوشیده شدند.
۳- مرمت دیوار بدنه خارجی و شمالی
دیوار بدنة ضلع شمالی براثر ترک برداشتن آجرها در قسمت تحتانی از بین رفته بود که تقریباً تا نیمه ارتفاع دیوار آجرها تعویض و مجدداً بندکشی شدند. در قسمتهایی نیز دیوار بهطور کامل از پوشش داخلی جدا شده بود که اصلاح و مرمت گردید. در مرمت بدنة دیوارها اولاً از آجرهای همسان و مرغوب استفاده شد و ثانیاً در فاصلة هر چهار رج، آجر بهصورت کلهای با دیوار اصلی قفل و بست گردید.
۴- ایجاد کانال دفع رطوبت در چهار طرف حیاط
در قسمت حیاط مرکزی و اصلی دارالفنون، دور تا دور دیوار چهار طرف حیاط زهکشی شد و کانال رفع رطوبت ایجاد گردید تا رطوبت ناشی از باغچههای مجاور دیوارها از بین نبرد. نفوذ رطوبت آبهای سطحی باعث پوسیدگی قسمتهای تحتانی دیوارها شده بود. لذا احداث کانال دفع رطوبت قبل از مرمت دیوارها کاملاً ضرورت داشت و براین اساس، کانال در عمق حدود ۹۰ سانتیمتری و با عرض ۶۰ سانتیمتر ساخته شد.
۵- کفسازی حیاط
کل کف حیاط مرکزی و باغچهها مجدداً با آجر چهار گوش کف سازی و به شکل اولیه بازگردانده شد.
۶- تأمین سیستم روشنایی حیاط مرکزی
سیم کشیهای کف انجام گرفت و آماده نصب چراغ روشنایی است.
۷-بازسازی حیاط شمالی
حیاط ضلع شمالی که در زمان پهلوی دوم و اوایل انقلاب اسلامی از آن به عنوان دبیرستان استفاده میشد. پر شده بود و کف حیاط یک متر بالا آمده بود که با خاک برداری از کل حیاط، به کف قبلی برگردانده شد و تسطیح و آمادة کف سازی گردید.
۸- مرمت و بازسازی چارچوبهای چوبی درها و پنجرهها
چارچوب درها و پنجرههای طبقة همکف و اول مرمت گردید و پنجرههایی که کاملاً از بین رفته بودند، طبق طرح قبلی بازسازی شدند. پنجرههای فلزی نصب شده حذف و پنجرههای چوبی جایگزین آنها شدند.
۹- مرمت و احیای ساختمان شمالی
پاکسازی ساختمان ضلع شمالی دارالفنون از کلیة دیوارهای الحاقی و مرمت شیروانی آن و بازسازی ناودانهای آب باران انجام گرفت.
۱۰- طراحی و ساخت ایوان برای ساختمان شمالی
شامل حفر فونداسیون و شناژ و بتونریزی، ستونگذاری، تیرریزی و پوشش سقف ایوان، پوکهریزی و کلیة عملیات سقف تا انتها، طبق طرح و نما سازی سنتی با آجر قزاقی اجرا شد.
اقدامات مرمتی سالهای ۱۳۸۵ – ۱۳۸۸
۱- حذف الحاقات:
کلیة ساختمانهایی که فضای اصلی ساختمان را مخدوش کرده و طی دورههای مختلف بهرهبرداری به بنا اضافه شده بودند، شناسایی و حذف گردیدند.
آشپزخانه: این ساختمانِ دو طبقه در چند دهة اخیر در ضلع غربی مدرسه احداث شده بود و به عنوان آشپزخانه مورد استفاده قرار میگرفت.
سردخانه: ساختمان کوچک سردخانه در یک طبقه و برای نگهداری مواد غذایی مصرفی آشپزخانه احداث شده بود. این ساختمان در مجاورت آشپزخانه، در ضلع غربی مدرسه و در فضایی حدود ۲۵ متر مربع قرار داشت و دارای تأسیسات یخچال و سردخانه بود.
سرویس بهداشتی: ساختمان سرویس بهداشتی در ضلع غربی حیاط شمالی واقع شده و در زمان بهرهبرداری از دارالفنون به عنـوان دبیـرستـان احداث شده بود و شکل ظاهری نمـای بیـرونی
ضلع شمالی مدرسه را تحتالشعاع قرار داده و مخدوش کرده بود.
موتورخانه: ساختمان موتورخانه در ضلع شرقی بنای دارالفنون و در حدفاصل ساختمان اداری و مدرسه احداث شده بود و برای تأمین آب گرم مجموعه مورد استفاده قرار میگرفت. تأسیسات موتورخانه در سالهای اخیر فرسوده و غیرقابل استفاده شده بود و ریزش آب از قسمتهای مختلف آن از زیبایی نمای ضلع شرقی بسیار میکاست.
۲- مرمت دیوار بدنه شرقی مدرسة دارالفنون
یکی از قسمتهای بنای دارالفنون که به شدت آسیب دیده و فرسوده شده بود و احتمال ریزش آن وجود داشت، دیوار بدنة شرقی مدرسه بود. علت آسیب وارده به این قسمت از مدرسه، یکی احداث سکو در پشت آن بود که در مقطعی از زمان در آنجا سرویسهای بهداشتی وجود داشت و دیگری احداث موتورخانه در مجاورت آن بود.
برای مرمت این قسمت ابتدا اندود دو طرف بنا پاکسازی و الحاقات آن حذف شد و در مرحلة بعد، بخشهایی که فرسوده شده بودند شمع کوبی، استحکام بخشی و نهایتاً بازسازی گردیدند و زیر سر تیرهای چوبی و فلزی سقف در دو طبقه تیرآهن شمارة ۱۸ گذاشتند و آنها را به تیرآهنهای سقف اتصال و جوش دادند.
۳- مرمت و استحکام بخشی ایوان ورودی:
- ایوان ورودی اصلی مدرسه که طی سالیان متمادی دچار آسیبدیدگی شده و در حال از بین رفتن بود، مرمت گردید.
- کاشیهای ایوان بهطور کامل مرمت و کاشیهای شکسته و در حال ریزش تعویض و مرمت شدند کاشیهای معرق هم که طی سالیان شکسته و یا ترک برداشته و ریخته بودند با کاشی همرنگ جایگزین شدند و در نهایت با بندکشی کلیة کاستیها برطرف شد.
- دیوارة ایوان، رنگبرداری شد و نما از الحاقات اضافی پاکسازی و مرمت گردید.
- رنگهای روی ستونهای سیمانی نیز برداشته شد و با مرمت، پایه و سر دو ستون ایوان به وضع اولیه برگشت. همچنین، کلیة آجرهای نمای ایوان شست وشو و دوباره بندکشی شدند. به این ترتیب، آجرهایی که در مجاورت خیابان و شهر به تیرگی گراییده بودند، رنگ اصلی خود را بازیافتند.
- کاشی سردر با عنوان "توانا بود هر که دانا بود"......... که کاشی هفت رنگ بود و به مرور زمان بهطور کامل از بین رفته بود و امکان مرمت نداشت، جمعآوری گردید و با همکاری کاشیکاران خبرة اصفهانی با استفاده از طرح قبلی به شکل جدید ساخته و نصب شد.
- فضای هشتی ورودی و اتاقهای قسمت جنوبی آن حفاری و بررسی شدند.
- مرمت، پاکسازی و شستوشوی نمای خارجی دیوار ضلع شرقی
- بدنة خارجی مشرف به خیابان ناصرخسرو که بر اثر عوامل انسانی نظیر شعارنویسی، میخ کوبی، کابل کشی و مداخلات دیگر از جمله آلودگی هوا وضع آشفتهای به خود گرفته بود، ابتدا پاکسازی و سپس مرمت و شستوشو گردید.
- فضای سبز حیاط مرکزی پاکسازی و احیاء شد.
- فضای واقع در حیاط مرکزی به علت سالها بیتوجهی و رویش درختان وحشی نظیر درختان توت ، عرعر، زبان گنجشک و انجیر وحشی طوری بود که رفتن از یک طرف حیاط به طرف دیگر به سختی صورت میگرفت.
مرمت و استحکام بخشی تالار امیرکبیر
براساس طرح ارائه شده ازسوی اداره کل نوسازی و تجهیز مدارس و مجوز صادره از سوی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران وزارت آموزش و پرورش با اختصاص بیش از ۳۰ میلیارد ریال اعتبار امر مرمت و بازسازی تالار امیرکبیر که مساحت آن بیش از ۹۰۰ مترمربع (۲ سالن شرقی و غربی) می باشد خوشبختانه با همت اداره کل نوسازی و تجهیز مدارس استان تهران و سازمان پژوهش و برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش به اتمام رسیده و در تاریخ ۲۲ آبان ماه ۱۳۹۴ همزمان با چهل و ششمین دوره جشنواره رشد افتتاح گردید.
قابل ذکر است این تالار اولین سالن نمایش در ایران بود که در زمان ناصرالدین شاه با اجرای نمایش «مولیر» به محله اجرا درآمد.
چگونگی مرمت و مقاوم سازی مدرسة دارالفنون
کارگروهی با ترکیب نمایندگان سازمان میراث فرهنگی کشور، سازمان نوسازی و تجهیز مدارس و سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی از طرف آموزش و پرورش تشکیل شده است. طرحهای پیشنهادی شرکتهای مشاور سازمان نوسازی و تجهیز مدارس و سازمان میراث فرهنگی کشور در این کارگروه بررسی میشود. اکنون بعضی از این طرحها در شورای فنی سازمان میراث فرهنگی کشور در دست مطالعه و بررسی جهت اعلام نتیجه نهایی است.
انشاء الله به محض روشن شدن وضعیت طرحها و صدور مجوز از سوی سازمان مذکور، سازمان نوسازی و تجهیز مدارس کشور اقدامات لازم را انجام میدهند.
فعالیتهای فرهنگی صورت گرفته و در دست اقدام
- تهیة فهرست «مقالات دارالفنون» در روزنامههای عصر قاجار
- تألیف و چاپ کتاب آشنایی با دارالفنون
- تألیف و چاپ کتاب «گفتاری در هویت دارالفنون و جایگاه آن در تاریخ معاصر»
- تألیف کتاب «مشاهیر دارالفنون» که زندگینامه ۲۰۰ نفر از فرهیختگان و دانش آموختگان دارالفنون را در بر میگیرد
- برگزاری جشن یکصد و پنجاه و سومین سالگرد افتتاح دارالفنون و ایراد سخنرانی توسط اندیشمندان کشور
- تشکیل «جلسات فرهیختگان»که نشستهایی برای دانش آموختگان دارالفنون است
- تهیه و چاپ ویژه نامة یکصد و پنجاه و سومین سالگرد افتتاح دارالفنون در ۳۰۰۰ نسخه
- فراهم آوردن امکان بازدید دانشجویان، معلمان و دانشآموزان از مکان دارالفنون در طول سال
- جمعآوری مدارک و اسناد دربارة زندگی و اقدامات امیرکبیر
- ایجاد شرایط برای بازدید دانشجویان معماری از مدرسة دارالفنون و ارایة اطلاعات به آنها در طول سال
- تهیه و تدوین کتاب «تاریخ شفاهی دارالفنون» متشکل از سی مصاحبه با فرهیختگان دانشآموختة این مدرسه که در قید حیاتاند.
- طرح تحقیق «سیر تاریخ آموزشگاههای دختران در ایران در یکصد سال اخیر» بهمنظور تحقق اهداف زیر:
- جمعآوری اسناد و مدارک تاریخ آموزشگاههای دختران
- شناسایی مدیران و مؤسسان این گونه مدارس
- شناسایی ۵۰ نفر از علاقهمندان ایجاد این گونه مدارس
- تشکیل کتابخانهای وزین در حوزة تاریخ ایران، کتابهای درسی و آموزشی مدرسة دارالفنون در یکصدسال اخیر
- راهاندازی سایت دارالفنون به منظور خدمات رسانی به علاقهمندان در سراسر جهان
- تألیف کتاب «کارکردهای دارالفنون» به منظور آشنایی هر چه بیشتر مخاطبان و علاقهمندان
- برپایی نمایشگاه دائمی در محوطة دارالفنون بـه منظور آشنایـی هر چه بیشتر علاقهمندان با کارکردهای دارالفنون.
- برپایی همایشهای ادبی، فرهنگی، هنری با محوریت دارالفنون همایشهایی که در نظر است در آینده با مشارکت علاقهمندان و نهادهای فرهنگی برگزار شود:
- دارالفنون و وضعیت نشر
- دارالفنون و تجدد ادبی
- دارالفنون و معماری نوین ایرانی
- دارالعلوم تا دارالفنون
- نقش امیرکبیر در عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
- برپایی نشستهای مطبوعاتی با اصحاب رسانه، بهمنظور تبیین برنامهها و سیاستهای وزارت آموزش و پرورش در خصوص چگونگی فعالیتهای دارالفنون پس از مرمت و مقاوم سازی
- فراهم آوردن امکان بازدید گردشگران خارجی از مجموعة دارالفنون در ایام عید نوروز (که بیشترین بازدیدها به عمل میآید).
راه اندازی مرکز اسناد و موزة تعلیم و تربیت در دارالفنون
وجود دو واژة "اسناد و موزه" بر مفهوم محل نگهداری سندها و اشیاء تاریخی جهت ارایة خدمات به پژوهشگران و علاقهمندان و مراجعه کنندگان دلالت دارد.
اسناد و خاطرات به عنوان دو منبع تاریخ نگاری اهمیت بسزایی دارند. بهطوری که برخی تاریخ را همان سند تعریف کردهاند. اما منشاء این اسناد چیست. مکاتبات موجود در بایگانیها امروز حکم سندی را دارند که بدون دسترسی و مراجعه به آنها انجام پروژههای پژوهشی ناقص است. در کشور ما مراکز اسناد فراوانی با موضوعات تخصصی متنوعی وجود دارند که دسترسی به آنها برای علاقه مندان با سرویسهای مناسب پیشبینی شده امکان پذیر است. همانند «مرکز اسناد انقلاب اسلامی»، «مرکز اسناد ریاست جمهوری» "کتابخانة مجلس شورای اسلامی"، "ادارة اسناد قوه قضائیه"، "مرکز اسناد وزارت خارجه" و "مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات".
حال سؤال این است که چنانچه پژوهشگران، دانشجویان و یا معلمانی بخواهند دربارة فرهنگ ایران زمین بهطور اعم و تاریخ آموزش و پرورش گذشته و نوین بهطور اخص، اطلاعاتی به دست آورند، میبایست به کجا مراجعه کنند.
در کشور ما قدمت آموزش به اندازة تاریخ است. دین ما نیز به مقولة آموزش توجه ویژهای دارد و در قرآن کریم آیات فراوانی به موضوع علم آموزی و تعلیم و تربیت اختصاص یافتهاند. همچنین، ایرانیان موحد قبل از اسلام و مسلمانان ایرانی از صدر اسلام تاکنون اقدامات فراوانی در زمینة آموزش و تعلیم و تربیت انجام دادهاند و مهمتر از آن پدیدة انقلاب اسلامی با محوریت «فرهنگ» عالم گیر شده است. در این میان، چنانچه محققان داخلی یا خارجی بخواهند از دستاوردهای فرهنگی و آموزشی دوران انقلاب اسلامی آگاهی یابند، به راستی به کجا باید مراجعه کنند؟
خوشبختانه این موضوع در دستور کار وزارت آموزش و پرورش قرار گرفت و مدرسة دارالفنون با توجه به اعتبار و قدمت تاریخی بیش از ۱۶۰ سال به این امر اختصاص داده شد.
اهداف تأسیس مرکز اسناد
- شناسایی و جمعآوری اسناد، خاطرات و اشیاء مرتبط با تعلیم و تربیت ایران و نگهداری علمی آنها
- تفکیک، طبقهبندی و فهرست نویسی اسناد، خاطرات و اشیاء براساس استانداردهای موجود
- جمعآوری اسناد و خاطرات شخصی و خانوادگی مرتبط با آموزش و پرورش ایران
- ایجاد بانک اطلاعاتی در زمینة پیشگامان آموزش نوین در ایران
- ارایة خدمات آرشیوی به پژوهشگران حوزة تاریخ و تحول تعلیم و تربیت معاصر ایران
- دسترسی سریع و آسان به سوابق اداری نهادهای آموزشی و رجاع عرصة فرهنگ
- تعریف و واگذاری طرحهای پژوهشی بر مبنای اسناد و خاطرات موجود در مرکز
- چاپ و انتشار موضوعی اسناد و خاطرات در قالب کتاب توسط مرکز
- معرفی رشتهها و کتب دارالفنون به تفکیک و نمایش کتب، اسناد و مدارک و وسایل آموزشی و رجال پیشکسوت و صاحب نام هر رشته.
ویژگیهای موزة تعلیم و تربیت
سیر تحول تاریخی تعلیم و تربیت ایران در سه دوره که شرح تفصیلی آن در زیر آمده است در این مکان در معرض دید علاقهمندان قرار میگیرد:
۱-دورة پیش از اسلام (مادها، هخامنشیان، سلوکیان، پارتیان، ساسانیان)
۲-دورة پس از اسلام (حکومتهای متقارن شامل سامانیان، خوارزمشاهیان، غزنویان، عصر صفویه، قاجاریه)
۳-دورة معاصر (پهلوی اول، پهلوی دوم، جمهوری اسلامی ایران)
ادوار مورد اشاره در دو سالن پیشبینی شده است:
سالن اصلی
گالری یک: مادها
در این دوره، تعلیم و تربیت بیشتر به صورت نوشتاری و بر روی کتبیهها بود و تعداد کمی از افراد جامعه از تعلیم و تربیت بهرهمند میشدند. مطالب بر روی کتیبهها حک میشد و در دسترس آنان قرار میگرفت. در این گالری برای نمایش از مولاژ، مانکن و تصاویر و دکور استفاده میشود.
گالری دوم: هخامنشیان
تعلیم و تربیت در این دوره وارد مکتبخانه شد.ه و اغلب فضاهای آموزشی روباز بودند و معمولاً در ارگ حکومتی قرار داشتند. در آن دورة آموزش شامل ۴ بخش بود: ۱- بخش مربوط به افراد زیر شانزده سال، ۲- دورة ده ساله که حالت آموزش و نظامی داشت؛ ۳- دوره بیست و پنج ساله که افراد علاوه بر اینکه به عنوان نظامی خدمت میکردند، آموزش ضمن خدمت هم می دیدند ۴- دورهای مخصوص افراد مورد اطمینان و سالمندان که کارهای اداری مانند دادرسی و آموزش به سه گروه فوق را انجام میدادند و بیشترین تعلیمات براساس کتاب اوستا بود. در این گالری از عناصر و نمادهای معماری هخامنشی مثل ستونها، سرستونها و در بحث تعلیم و تربیت از مولاژ، مانکن و ادوات آموزشی استفاده میشود.
گالری سوم: تعلیم و تربیت در دوران سلوکیان و اشکانیان (پارتیان)
در این دوران با استقرار دولت توسط اسکندر مقدونی، کشور تا مدت زیادی تحت تأثیر فرهنگ و هنر غرب بود. با ظهور دوران پارتی (اشکانی) شاهد تلفیق دو دورة هنری هخامنشی و هلنیسیم یونان هستیم. کتابهایی چون آثار ارسطو و افلاطون اهمیت یافتند و تدوین شدند.
برای نمایش این دوران از عناصر و نمادهای مرتبط استفاده میشود ابزار و ادوات،تصاویر، مانکنها و کتابهای این دوران در معرض دید علاقهمندان قرار میگیرد.
گالری چهارم: تعلیم و تربیت در دوره ساسانیان
در این دوره مقام دبیران به رسمیت شناخته شد. آموزشگاهها در محل آتشکدهها و بخشی از فضای آنها بود و به تعلیم و تربیت توجه ویژهای میشد؛ تا جایی که شاهد ساخت مدرسه، دانشگاه و بیمارستان جندی شاپور هستیم.
در این دوره میتوانیم فضای آتشکده را با ماکت و مولاژ بسازیم و یا قسمتی از مدرسة جندی شاپور را نشان دهیم.
این کار را با استفاده از مانکن با پوشش دوره ساسانی و مولاژ ، عکس و ادوات مربوط به آن دوران میتوان انجام داد.
گالری پنجم: تعلیم و تربیت از سلسلههای متقارن تا آغاز صفویه
مسئلهای که حائز اهمیت است و در تعلیم و تربیت نقش بسزایی دارد، پذیرش اسلام توسط مردم ایران و رونق علم در پرتو تعالیم اسلام و قرآن است. در این دوره، شخصیتهای علمی و فرهنگی بزرگی چون ابوعلی سینا و فردوسی ظهور کردند و خدمات ارزشمندی به علم و فرهنگ در ایران نمودند برای معرفی این مقطع علاوه بر مانکن و مولاژ از تصاویر و دکور شخصیتها استفاده میشود و کتابهای بوعلی سینا و دیگر فرهیختگان اسلامی در معرض دید قرار میگیرد.
گالری ششم: تعلیم و تربیت دورة صفویه
در این دوره اهمیت فراوانی به تعلیم و تربیت داده شد؛ مدارس مذهبی نظیر مدرسه چهارباغ اصفهان رونق گرفتند و شخصیتهای ارزشمند بسیاری که در تاریخ تعلیم و تربیت و آموزش نامی جاودان دارند، ظاهر شدند؛ از جمله ملاصدرا، میرداماد، میرفندرسکی، شیخ بهایی و ...
این دوره را میتوان با نمایش کاشیهای رنگی، عناصر معماری، کتب و همچنین با استفاده از مولاژ و مانکن و دکور در بخشهایی از فضای مدرسة مذهبی را به نمایش گذاشت.
گالری هفتم: تعلیم و تربیت دورة قاجار
در دورة ناصری شاهد تأسیس مدارس به سبک نوین هستیم. در این دوره معلمان خارجی و یا دانشجویانی که به خارج اعزام شده بودند، به کشور برگشتند و در نظام تعلیم و تربیت ما تأثیرگذار شدند. مدرسة دارالفنون و به تبع آن مدارس دیگری چون مدرسة رشدیه، مدرسة سادات و مدرسة علمیه شکل گرفتند. این دوره را با استفاده از تصاویر، عناصر و نمادهای مرتبط، مانکنها، کتابهای درسی، برخی ابزار و آلات لباس و ... میشود نمایش داد.
گالری هشتم: تعلیم و تربیت در دورة پهلوی اول
در این دوره، تعلیم و تربیت متأثر از کشور فرانسه است. طبق نظر شاه و به دلیل نفوذ فرانسه، بیشتر دروس در مدارس ما به زبان فرانسه تدریس میشد. ورود معلمان فرانسوی به ایران، اعزام دانشجو به آن کشور و ساخت دانشگاه تأثیر زیادی در تعلیم و تربیت ایران داشت. برای نمایش این دوران از تصاویر، عناصر و وسایل به جا مانده، مولاژ و مانکن استفاده میشود.
گالری نهم: تعلیم و تربیت در دورة پهلوی دوم
در این دوره ابتدا شاهد نفوذ فرانسویها در حوزة تعلیم و تربیت و سپس تأثیر انگلیس و در نهایت آمریکا هستیم. در این دوران به مهارت آموزی توجه شد و رشتههای آموزشی در مدارس پدیدار شدند. هنرستانها اهمیت یافتند و نظام آموزشی ۱۲ ساله شد (شش سال اول: ابتدایی، شش سال دوم: متوسطه) برای نشان دادن این دوره از پوششهای خاص، انواع دکور، مانکنها، ادوات آموزشی، کتب، عکسها، کاتولوگها و بنر استفاده میشود.
گالری دهم: تعلیم و تربیت در دوره جمهوری اسلامی ایران
در این دوره به مسائل تربیتی و ارزشی دانشآموزان توجه ویژهای شد. رشد و گسترش مدارس، تهیه و تدوین انواع کتب درسی توسط متخصصان آموزش و پرورش، ارزشگذاری به مسئلة حجاب دانشآموزان و توجه مسئولان به آموزشهای مهارتی و تحولاتی که در نگرش دانشآموزان بهوجود آمد، ایثارگریهای فرهنگیان، دانشآموزان در ایام دفاع مقدس، شهدای فرهنگی و موفقیتهای دانشآموزان در المپیادها، تصویب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، توجه عمیق به ساخت و ساز مدارس با ویژگیهای معماری اسلامی ایرانی و تجهیز آزمایشگاهها و کارگاهها، هوشمندسازی مدارس، سوژههای مناسبی هستند که به کمک تصاویر، مانکنها و مولاژ میتوان آنها را در معرض دید همگان قرار داد.
سالن شماره ۲
مدرسة دارالفنون، مشاهیر، فرهیختگان و افرادی که به هر نوعی طی ادوار گوناگون با این مدرسه مرتبط بودهاند اختصاص مییابد. ادوات، تصاویر، کتب درسی، آموزشی که در مدرسه موجود بود، در این سالن به نمایش گذاشته میشود. تندیس امرکبیر و دیگر افراد شاخص، مشاهیر و فرهیختگانی که به نوعی با دارالفنون ارتباط داشتهاند، به همراه زندگی نامة علمی آنان از دیگر اشیاء ارزشمندی است که در سالن شماره ۲ قرار میگیرد. بشرح زیر با توجه به کارکرد مدرسة دارالفنون، پیشبینی شده است:
۱- خانة مدرسه، ۲- خانة وزیران، ۳- خانة مدیران، ۴- خانة معلمان، ۵- خانة معلمان بیگانه، ۶- خانة ترجمه، ۷- خانة کتاب و کتابخانه، ۸- خانة موسیقی، ۹- خانة ورزش، ۱۰- خانة جغرافی، ۱۱- خانة نقاشی، ۱۲- خانة روزنامه، ۱۳- خانة بهداشت، ۱۴- خانة دانشآموختگان، ۱۵- خانة نمایش، ۱۶- خانة فیلم، ۱۷- خانة نظام، ۱۸- خانة عکاسی، ۱۹- خانة چاپ، ۲۰- خانة داستان نویسی، ۲۱- خانة شعر، ۲۲- خانة پژوهش ، ۲۳- خانة امیرکبیر و ۲۴- خانة طب.
فضای اداری: محوطهای شامل مدیریت، روابط عمومی، موزهداری و انفورماتیک است.
همچنین در نظر است رستوران یا چایخانه در فضای باز و حیاط دارالفنون دایر شود. سالنهای نمایش نیز برای برپایی همایشهای فرهنگی، هنری، آموزشی، تربیتی مورد استفاده قرار میگیرند.
طرح راه اندازی پایگاه اینترنتی دارالفنون
پایگاه اینترنتی با اهداف زیر راه اندازی میشود:
- آشناکردن مخاطبان با تاریخچة مدرسة دارالفنون
- ایجاد بایگانی اینترنتی مقالات مربوط به دارالفنون و تاریخچة تعلیم و تربیت در مطبوعات سه دورة قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی
- کتاب شناسی دارالفنون
- اطلاع رسانی در مورد فعالیتهای انجام شده و برنامههای در دست اجرا
- معرفی چهرههای ماندگاری که به نحوی با مدرسة دارالفنون مرتبط بودهاند؛
- راهاندازی مجلة اینترنتی در زمینه مسایل تعلیم و تربیت.
قسمتهای مختلف پایگاه
۱-تاریخچه، ۲- چهرههای ماندگار ۳- دارالفنون در آینه مطبوعات،
۴- کتابشناسی، ۵- مجله دارالفنون، ۶- مصاحبهها ، ۷- دارالفنون در آینه اسناد و تصاویر ، ۸- اخبار و اطلاعیهها.
موفق باشید
دی ماه ۱۳۹۴
منابع
اسناد موجود خزانة سازمان ملی ایران
آدمیت، فریدون؛ امیرکبیر و ایران، انتشارات خوارزمی، تهران، ۱۳۵۳
یغمایی، اقبال؛ مجلة یغما، ۱۳۴۸.
بامداد، مهدی؛ شرح حال رجال ایران، جلد چهارم، انتشارات زوار، ۱۳۷۴.
تکمیل، همایون، ناصر؛ تأثیر فرهنگی سیاسی محصلان مدارس عالیه بر جنبش مشروطیت، ناشر
دولت آبادی، یحیی؛ حیات یحیی، جلد اول
محبوبی اردکانی، ؛ تاریخ مؤسسات، جلد اول،
مخبرالسطلنه، هدایت؛ خاطرات و خطرات، انتشارات ۱۳۴۴
؛ مرات البلدان،
وزیری، سعید؛ آشنایی با دارالفنون
[۱]. او از ارمنیهای کاتولیک ترکیه بود و مدتی به عنوان مترجم کاردار سفارت ایران در استانبول خدمت میکرد. در کنفرانس ارزروم مترجم میرزا تقی خان امیرکبیر بود . در زمان محمدشاه بخدمت دولت ایران درآمد و به سمت مترجم دکتر کلوکی، پزشک مخصوص محمدشاه برگزیده شد. بعدها نیز به علت تجربیات فراوانی که در خارج از کشور داشت، نمایندة امیرکبیر برای انتخاب معلمان خارجی شد.
[۲]. کوزن جورج، ناتافیل، جلد اول ص ۶۴
دبیرشورای سیاستگذاری و مدیر دارالفنون
دیماه ۱۳۹۴
نظر شما