گفتگو با استاد دارالفنون دکتر حسین محمدزاده صدیق

س. از زندگی خود و از سوابق علمی به ویژه سابقه خود در دارالفنون بفرمائید. ج. من هم به نوبه خود تشکر دارم از اینکه چند لحظه فرصت نسیبم شد تا پس از گذشت سالها بار دیگر در این مکان حضور یافتم  بنده  از سال ۶۸ تا سال ۷۳ افتخار معلمی را داشتم. در این دوره علاوه بر کسوت معلمی فعالیت فرهنگی گسترده برای معرفی دارالفنون وبانی آن امیرکبیر داشتیم که نمونه آن فصل نامه دارالفنون را می توان اشاره کرد و پس از آن در سال ۷۳ درآموزش وپرورش بازنشسته شده وادامه کار را دردانشگاه های مختلف پی گرفتم.

زندگینامه استادحسین محمدزاده صدیق
 در ۱۵ تیر ماه سال ۱۳۲۴ در محلّه سرخاب شهر تبریز به دنیا آمدم. پدرم نوه آقا میرعلی سرخابی نویسنده کتاب ربیع الشّریعه می‌باشد. مادر م دختر عباسقلی خان از خوانین بنام شهر اردبیل می‌باشد. عباسقلی خان از انقلابیون خوش‌نام مشروطه بوده و در قیام شیخ محمد خیابانی فعال بوده است.
 در سال ۱۳۴۲ موفق به اخذ دیپلم از «دانشسرای مقدماتی» تبریز شدم. در سال ۱۳۴۸ موفق به اخذ لیسانس ادبیات فارسی شدم. در ۱۳۴۸ ممنوع‌الخروج شده به همین سبب از ادامه تحصیل در استانبول با وجود پذیرش محروم شدم.پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران در سال ۱۳۶۰ موقق به اخذ مدرک فوق لیسانس ادبیات ترکی از دانشگاه استانبول و در ۱۳۶۲ موفق به اخذ دکترای تطبیقی زبان‌های فارسی، عربی و ترکی از همان دانشگاه گردیدم.
تخلصم در شعر «دوزگون» است. امضاهای دیگر  در تالیفات و مقالات به شرح ذیل می‌باشند: «حسین دوزگون»، «ح. صدیق»، «ح.م. صدیق»، «حسین صدیق»، «ح. دوزگون»، «حسین سرخابلی»، «حسین شمایلی»
 مسؤول انتشار هفته‌نامهٔ سهند وابسته به روزنامهٔ اطلاعات برای جمهوری‌های قفقاز از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۱
 بوده . از سال ۱۳۷۰ تدریس مادهٔ درسی ترکی آذری در دانشگاه‌ها را به عهده گرفتنم. و در دانشگاه تهران، علوم پزشکی، صنعتی شریف، امام صادق (ع)، علم و صنعت، دانشگاه ارومیه، دانشگاه آزاد واحد زنجان، واحد رودهن، واحد مرکزی تهران و چند دانشگاه و مؤسسهٔ آموزش عالی دیگر به تدریس این درس پرداختم. این درس در۱۶جلسه برگزار شده و  سه کتاب درسی خاص این دوره را تألیف کردم که از سوی دانشگاه شریف، بنیاد بعثت و انتشارات الست چاپ شده است.
ازسوابق ونظرات سیاسی خود بفرمائید.
•  درسال ۱۳۵۶ هجری شمسی، در مقدمه کتابی که به مناسبت هفتادمین سالگرد جنبش مشروطه چاپ شد (کتاب یپرم‌خان ارمنی) و توسط انتشارات بابک به چاپ رسید به مدح و تمجید وی پرداخت و در صفحه نهم اینطور نوشت.
"  در ۱۶–۱۷ سالگی به گروه "ارمنستان جوان" که برای یاری ارمنیان "ارض‌روم" برای نجات از شرایط نا انسانی دولت عثمانی تشکیل شده بود، پیوسته و به تفلیس رفتم "

 برای نجات ارمنیان ترکیه به سرزمین دولت عثمانی روان شدم "
خاطرات مزبور در سال ۱۹۰۸ (میلادی)  و در سال ۱۹۴۶ در روزنامه آلیک تهران به زبان ارمنی منتشر شد و نروس، مترجم ارمنی آن را به فارسی درآورد .

نظر شما